پدیدارشناسی دین

یا

خاستگاه مذهب... عرب و یا عرب چرا بسیار محافظه کار? …با توجه به اختراع از نوشتن...!

 

Comme l’écriture n’existe que depuis 5 000 سال. هیچ منبع نوشته شده در تفکر از شرکت افسانه ای وجود دارد.

بنابراین ما باید استنباط, از مطالعات تاریخی و انسان شناسی, تفکر “بدوی”, فرض اول.

جدایی از بدن و ذهن.[1]

برای بدوی, به عنوان برای ما, le rêve est tellement réaliste que nous avons l’impression que notre esprit sort de notre corps lorsque nous rêvons. از این رو منشاء این افسانه از جدایی از بدن و ذهن.

تماس با ما, در حال حاضر روشن است که هر دو به صورت کاملا یکپارچه, اما آشکار بود به پستانداران عالی نیست, qui pense de façon peu réaliste, و معتقد است که برداشت خود را چنان علم شدند.

هنوز هم وجود دارد, امروز, کسانی که بر این باورند که روح بدن را ترک; که از خیال اندیش صحبت – یا, که فکر می کنم خود را به پرواز در خواب. من اعتراف اجباری به شخصا به خانه پرواز را چند بار وقتی من کوچک بودم.

با این حال هیچ کس ادعا کرد که دیده می شود; در این حالت, چیزی است که در خارج از تصادف آماری – حزب از واقعیت.

اگر چنین است, کسانی هستند که همه چیز را دیده اند ، وجود دارد! ترکیبی از اعداد امن آنها را قبل از اشکار شدن. همسایه خود را مشاهده و یا همسایه خود را به دوش (حدود j'aurais Bien Aimé, من یک همسایه زیبا!), غیره.

در واقع, توجه به علاقه, من نوشت : تعداد زیادی, با بزرگ احساس, در یک ورق کاغذ که من در یخچال من ب. من چالش, هر کسی که, به من بگویید که در آن نوشته شده است تعداد, و به آنچه خواسته شده است و رنگ برگ?

اسطوره اصلی از جدایی از بدن و ذهن, خواهد بود ، در اسطوره منشا از زندگی روح پس از مرگ, از تناسخ در جسم تازه و فراتر از آن, بهشت و جهنم..., غیره.

جوامع Animist

هنگامی که افسانه از جدایی از بدن و ذهن به طور جدی در طرز فکر ریشه, il n’en fallait pas plus pour que le primate associe toute « manifestation » naturelle ou « surnaturelle » à l’esprit des ancêtres disparues.

پس, همه رویدادها, شی و یا زندگی می کنند که می تواند با روح اجداد سرمایه گذاری. از آنجا که بدن و ذهن را می توان از هم جدا, در راه از تفکر ابتدایی, ذهن می تواند, « logiquement » survivre au décès du corps.

ذهن می تواند, هنوز, تظاهر به زندگی!

D' OU, اعتقاد به تناسخ در جسم تازه, ارواح, غیره.

پرستش خدایان متعدد

داخل, جوامع بدوی, کودکان توسط پدر و مادر مطرح نیست, اما توسط قبیله و یا خانواده (grands - پدر و مادر, عمو, خاله, همسایه ها, غیره) پس, جای تعجب نیست که روح مرده در اشکال مختلف آمده است. با گذشت زمان, و از نسل, ذهن از و اجداد خود را در مفهوم خدا reified*. از این رو به ظاهر از خدایان است که به خورشید مرتبط, لا MER, زمین, باروری, غیره.

Bien سور, پس از میلیون ها سال, منشأ خدایان را از دست داده و از دست دادن جسمیت دادن به ریشه های خود را در زمان. همانطور که هیچ سنت نوشته شده است, IL n'y یک سنت است که orale, از طریق داستان و مزامیر, شرکت های جدید است که مدیریت.

توحید

در جامعه یهودی, ناپدید قبیله به نفع تک خانواده نوکلئیک. کودکان بالاتر از قبیله, اما در خانواده. که پدرش, به عنوان اصلی از بزرگ خاندان, اگر استبدادی نیست. این اقتدار خانواده است, از این رو اهمیت خط مرد در عهد عتیق, از ویژگی های جوامع مردسالار.

اجداد در حال حاضر پدران. این شرکت در حال حاضر نمی شود شرک, اما توحیدی, تصویری از ساختار خانواده. خدایان تبدیل, le خدا. یکی از ما در حال حاضر تماس با خدا,پدر...!

LES ادیان ARABES

اگر ادیان عرب از شرک و جوامع وابسته به جانگرایی یا همزادگرایی بر اساس توحید متفاوت, این جایی است که, تنها تفاوت عمده.

جدای از این تفاوت, راه عرب از تفکر, همان است که در تمام سنت شرکت است, شکلهای هندسی اولیه donc.

La pensée arabe nous semble être un : « Tu penses comme je te dis, اگر نه...! » Alors que, در واقع, il s’agit d’un grand « nous pensons tous la même chose » dans l’inconscient collectif.

انحراف در جامعه بدوی اجازه داده نشده. همه باید به همان روش فکر می کنم. Ce que Durkheim appel « la pensée à l’unisson ».

دفع مووبل, تخلیه در خارج از قبیله, و یا فقط به وسیله سنگسار اعدام. یهودیان سنگسار مسیحیان. از آنجا که عیسی فکر کمی متفاوت از یهودیان ارتدوکس. توجه Mais, سنگسار ، دینی نیست, با توجه به من ، همان. سنگسار از ویژگی های جوامع بدوی از مدیترانه. ما سنگسار در طیف گسترده ای از فرهنگ, و مذاهب وجود داشته است.

یهودیت

لس ادیان arabeها, Judaic, مسیحی و مسلمان, یک تبلور آداب و رسوم و سنت های عرب, d’il y a 3 000 ans en Égypte pour le judaïsme. هم وجود دارد چند راه در عهد عتیق است که از دین توحیدی first شناخته شده است, مصر به دنیا آمد. (است, اتفاقی که به عنوان یهودیان), ... Cultivate... Solaire D' Aton!

مسیحیت

عیسی مسیح یک یهودی بود, بنابراین پدر و مادر و فرهنگ شرق میانه (عربی). او مورد مطالعه قرار یهودیت, و از آن ساخته شده است که برخی از تغییرات جزئی. از این رو به محکومیت راهبان یهودیت, qui ont exigé des romains que Jésus soit finalement… tué par crucifixion pour « blasphèmes » religieux!

اما به طور کلی, il n’a fait que retransmettre les traditions primitives qui existaient encore il y a 2 000 ans et qui ont été mises par écrits dans des textes dits « sacrés ».

L' اسلام

محمد یک عرب بود (D' Arabie Saoudite). Et n’a, همچنین, que retransmis les valeurs de son époque d’il y a plus de 1 000 ans en Arabie.

مذهب و یا نوشتن از نوشتن مذهبی

ادیان نوشته شده تبلور عادات و آداب و رسوم جوامع بدوی وجود داشته است که در متون عربی.

L’écriture apparût il y a seulement 5 000 سال, mais commençât ses « ravages » il y a seulement 2 000 سال.

در گذشته ما تنها از فرقههای مذهبی سخن گفت. می تواند بسیاری از فرقه ها وجود دارد که در جوامع وجود دارد. امپراتوری روم درهم آمیخته از فرهنگ های گوناگون مذهبی بود. در مسیحیان اولیه از خود را با صحبت در مورد فرقه یهودی سخن گفت. بیشتر, نوشتن را به بازی تغییر.

یهودیان حتی نمی دانند به نوشتن در آغاز یهودیت. جدول از قوانین به زبان آرامی نوشته شده بود...! از آنجا که فرهنگ چند حال نوشتن, اثر جرم آن زمان زیادی به گسترش به دلیل تعداد کمی از مردم تنها می تواند به عنوان خوانده شده.

تصور کنید تاثیر یک جدول از قوانین نوشته شده برای یک کشور ، بزرگسالان بی سواد. L’impact était aussi grand sinon plus qu’aujourd’hui lors de la sortie d’un nouveau gadget « sacré ». ورود به نوشتن تنها می تواند حرمت به توده مردم را به هر متنی را از اجداد.

عیسی, محمد نیز مانند, می تواند نه خواندن و نه نوشتن! تعجب آور برای “فلس د dieu”! (در واقع آنها ادعا هرگز به پسر خدا. این جانشینان خود را که ادعا کرده اند است.. جسمیت دادن به پس از مرگ. این شما را یاد چیزی? (نگاه کنید به بالا است.))

اما حرف های خود را, و یا آنچه که در نوشتن گزارش[2], باقی مانده خود را. و متون, و reproductions دست حجم انبوهی از مردم. می تواند, آنچه به طور معمول فرقه محلی عرب دهان و دندان می شود, تبدیل ادیان و مذاهب با صدها میلیون نفر از اعضای. پس به ظاهر از نوشتن است که در مبدا ادیان و مذاهب.... در غیر این صورت یهودیت, مسیحیت و اسلام هرگز تنها منطقه ای کوچک به عنوان هر دو فرقه عرب در آن زمان وجود داشت. بیشتر, elles ont eux la « chance » d’être en plein dans le lieu de l’apparition de… l’écriture! L' امپراتوری arabe sumérien!

فرقه عرب برای اولین بار در جهان شده است را به استفاده از نوشتن به سراسر جهان منتقل می شود. از این رو غلبه یهودی و اسلامی chrétiennne, بنابراین عربی, در سراسر جهان.

Il faudrait donc dire que les « grandes », از طرف, ادیان توحیدی از نوشتن به جای اختراع از خدا متولد شده اند!

پس از آن فرقه عرب که گسترش است, مانند آتش سوزی, در سراسر جهان را در قالب دین از طریق نوشتن. تمایز بین فرقه و مذهب فقط در تعدادی از اعضای فرقه بر اساس.

به ذکر است بعد از اختراع چاپ توسط گوتنبرگ ، که فعال یک انفجار از گسترش ادیان عرب, که در حال حاضر در محل شد., در سراسر اروپا. چاپ در 15هفتم مجاز به قرن در خدمت استعمارگران, استفاده می شود که کتاب مقدس چاپ شده به شستشوی مغزی مردم کره زمین. استعمار و چاپ هستند و بنابراین قادر به پوشش این سیاره فرهنگ تفکر سنتی عرب بدوی به ضرر محلی.

La bible dit bien : « Esclave tu te soumettra à ton maître »?

چه راهی بهتر برای جوامع برده?

و, بوردیو به استقبال شعری[3], نوشته شده است, پس از آن درست است!

بیشتر, کسانی هستند که هنوز هم بر این باورند که خدا ممکن است برای برده داری وجود دارد!

هنگامی که در واقع, این نوشته ها را تبلور آداب و رسوم بدوی عرب سنتی, از آنجا از چند هزار سال.

فلسفه

فلسفه distinguera façon از مذهب رادیکال است. Quand Bouddha dit : « ne croyez pas à tout ce que je dis » il ouvre la porte à un mode de pensée radicalement opposé à celui des religions qui reprennent le mode de pensée traditionaliste primitif qui dit, و سفارشات: « croyez tout ce que je vous dis ».

بیشتر, فلسفه و نه به نفع, از آغاز, نوشته. بنابراین این چند قرن پشت سر توسعه ادیان را.

فلسفه آسیایی ، احتمالا مهمتر از همه فلسفه های شناخته شده. بیشتر, به عنوان فلسفه در صندلی از نوشتن نمی متولد شد, شرق میانه, خواهد شد, واقعا, که بعدا. نوشتن در آسیا توسعه نیست, یونان و اروپا پس از شرق میانه. دین عرب در نتیجه خواهد شد, یک گام جلوتر از فلسفه, از طریق حالت انتقال از نوشتن.

این فلسفه است که به relegates پس زمینه در قرون وسطی. دین در واقع تاریکی بزرگ اندیشه فلسفی در این دوره.

به این دلیل, هنوز, که تفکر ما است, دوباره و دوباره, beaucoup plus près de celui des sociétés primitives, به عنوان تفکر منطقی و منطقی است که در وجود 1 000, 10 000 یا 1 میلیون سال.

فلسفه است که شاید بیش از 3 000 سال. اما فکر بدوی سنتی در حدود میلیون ها سال است! بنابراین آنچه که ما هنوز هم به فکر حاکم بر شما فکر می کنید?

فرهنگ ما هنوز هم به طور کامل با شیوه اولیه تفکر آغشته.

شما می توانید یک فکر اولیه عبور نمی, یک فکر منطقی, در چند هزار سال.

تفکر ما این است که هنوز هم تا حد زیادی بر ما که از ابتدایی ترین اجداد بر اساس.

اه! اگر فلسفه را که در آن نوشتن است به دنیا آمده بود ، ظاهر شد! ما در یک مسیر انحرافی را طی مدت طولانی از طریق اصل از دین نیست به حال و در نهایت منجر به بازگشت چون چند قرن بعد. می توان گفت که دین شده است یک خطای طولانی ، زیرا در آن د.

ما امروز? و یا در مقدس?

اکثر مردم هنوز رتبهدهی نشده است قادر به برای خود فکر می کنم, و نیاز به دیکته, و به پیروی, فکر مشترک اولیه.

همانطور که توسط انسان شناسان توضیح داده شده[4], در جامعه بدوی, seul « celui qui possède la parole » parle. صحبت می کند و آن را تنها به تکرار به طور مداوم ارزش, آداب و رسوم, این جامعه سنتی بدوی.

On commet l’erreur de traduire le titre hébreu de Jésus par « prophète » en français. بیشتر, در واقع ترجمه تنها در فرانسه وجود ندارد. اگر ما می خواستیم را به درستی ترجمه حرفه ای, il faudrait dire… « Celui qui possède la parole »!

دقیقا به همان شیوه ما, در جوامع بدوی, à celui qui possède la « parole » des ancêtres. او که تکرار آموزه های اجدادی از پدران. درس که جان سالم به در, اگر تنها کسانی که مطابقت.

همانطور که برای زنده ماندن, در جوامع سنتی, تا به حال به با چرخه فصول پیروی, به منظور جمع آوری و شکار, پس از آن و افزایش کشت, برای بقای خود و جامعه.

کسانی که می خواستم به پوشان از قوانین سرپیچی لزوما باقی مانده. کسانی که پاشیدند زمینه های قبل از زمستان گرسنگی. conformists فقط, که رشته در بهار پاشیدند, جان سالم به در. کسانی که گوش به پدر خودها قبیله و پدر بیولوژیکی خود را (و یا خوانده) جان سالم به در. این کلمات به این ترتیب اجازه بقای گونه, و زندگی اجتماعی. این کلمات, sont donc devenues « sacrées ». از آنجا که سنت شد, شرکت در دوره ای, بقا.

تصور کنید که فردا, la première norme de toute société : « Tu ne tueras point » n’existe plus. این شرکت حتی یک نسل زنده بماند.. اگر هر کس به تنهایی خود را در غار زندگی می کردند, و حتی مردان و زنان به قتل هر یک از دیگر, نژاد انسان را مدتها پیش ناپدید شد, می تواند حتی تولید مثل. Cette « loi », « Tu ne tueras point », منتقل شده توسط اجداد, و اجازه می دهد از ادامه حیات این گونه, تبدیل شده است اجتناب ناپذیر مقدس, donc « divine » comme tout ce qui assure la survie de l’espèce. Les lois ancestrales se sont lentement transformées en « loi divines ».

مقدس است و در نتیجه اجتناب ناپذیر. در جوامع بدوی آن را از دست داده است دلیل اصلی آن است که گاهی اوقات منطقی, بر اساس یک دلیل, comme l’est : لو احترام د لا با یکدیگر رقابت می. بیشتر, او گاهی اوقات پایگاه های غیر منطقی و یا منسوخ. این چیزی است که متمایز مذهب, دگم مذهبی, موضوع DU dogmatisme primitif, د فلسفه. دین و مذهب را از دست داده اصلی خود را بر اساس منطقی و همچنین شامل اسطوره ها و باورها, و این بدون هر گونه تمایز.

مذهب مدرن

جوامع مدرن در حالت چرخه ای زندگی نمی کنند[5] پس از فصل. ما در یک جامعه با فن آوری های خطی و انفجار دانش تصاعدی زندگی می کنند.

انسان دیگر تعامل با محیط زیست خود را در یک دوره ای. تکرار همین روند در هر سال مناسب برای فصل.

در جوامع توسعه یافته از لحاظ اقتصادی کار یک دوره ای است., آن خطی است. تکرار هر روز, اما عطفی در فرآیندهای هستند که به تغییر چرخه های فصلی خود را!

توسعه فن آوری ایجاد می شود نه به جای چرخه های طبیعی, اما تغییرات و باعث تغییر در چرخه طبیعی.

اما ما چگونه به این تغییرات پاسخ? روش های سنتی از بدوی و غیر منطقی, یا منطقی و عقلانی?

هنگامی که این است 50 سال گفته شده است که آلودگی هوا می کشد, و مردم هنوز هم نفت سوزاند, دانستن که قتل یک جرم است, آنها پس از عمل اولیه (غیر منطقی) قدیمی مدرن (منطق)?

به 50, 100 یا 1000 سال, زمانی که افراد یاد بگیرند که ما را کشته اند به اطراف و بلایای بزرگ طبیعی است که آنها زندگی می کنند, با محافظه کاری ما ایجاد می شود, آیا آن را می گویند که ما مردم مدرن, یا بدوی?

این رسید, که تفکر ما است که هنوز هم بسیار نزدیک به که از غارنشین, که در حال منطقی است که به اعتقاد ما. و ما خیلی دیر خواهد شد ، متاسفانه ، بیشتر منطقی. از آنجا که انسان هنوز هم یادگیری از اشتباهات, به جای یک انتظار منطقی, اثرات اعمال خود.

مردم 21هفتم قرن هنوز در باور اولیه, اطمینان بخش. پذیرش مورد نیاز است. این اطمینان داد. در حال گوش به, و چه فکر می کنم, آنچه رفتار را تکرار روز پس از روز, اطمینان بخش است, و کمتر مخرب, که فکر و تغییر رفتار. از آنجا که فرهنگ انسانی است و اساسا محافظه کار, پر SES origines.

بالا کشیش, که بیان, از سوی کشیش بالای جامعه مصرف کننده جایگزین. تبلیغات بازی می کند دقیقا نقش همان, واحد, کشیشان از جوامع بدوی. مردم امروز بسیار مهم به انجام نمی آنچه که تبلیغات آنها می گوید, اما همه هنوز هم یک ماشین بنزین به درب! هر کس دوست دارد به مانند هر کس دیگری انجام, جمع آوری و در گردهمایی های بزرگ فرهنگی, یا ورزش, به عنوان قبل از, در processions, به کلیسا برای دریافت همدلی با هم....

دین مناقشه دربرابر واقعیتها :

بیشتر, متاسفانه, ما دیگر در یک جامعه زندگی می کنند دوره ای.

ما در یک جهان زندگی می کنند اکنون خطی, با پیامدهای انفجار. رفتار اولیه مبلمان و دکوراسیون, محافظه کار, est donc le moins approprié face à une « vérité », واقعیت, qui تغییر. رفتار مذهبی, چرخه جزمی تبدیل شده است منسوخ شده و کاملا کافی به صورت واقعیت و نه دوره ای, تکرار شده است, اما یک واقعیت در حال تغییر است که باید راه حل های جدید و تغییر رفتارهای جدید.

جامعه بشر, در زیر یوغ اقتصادی خودخواه, محافظه کار, به تباهی.

La religion, همیشه, اما در دیگر. این تفکر بدوی مذهبی است که همچنان ادامه دارد.

و مذهبی, بزرگترین جنایتکاران مدرن! جنایتکاران جدی ترین, پوشیدن کت روابط, یا لباس های سنتی, دینی و رفتن به معبد به طور منظم و احساس گناه از هر جرم و جنایت.

بیخدا ها, آنها, می تواند مرتکب جنایت نشده چرا که آنها به صورت وجدان خود.

مؤمنان را به خدایان, همه آنها را به جنایات خود را ببخشد. آنها لازم نیست که خود را به چالش و سوال. آنها رفتار خود را تغییر دهید تا زمانی که اکثر مردم تغییر نمی کند خود را. های دنباله مذهبی, محافظه کار, سنت در تمام جنبه های زندگی خود و رفتار خود را. حتی اگر اتوبوس از عبور از درب, او بنزین خودرو خود را با استفاده از. و معتقدند که سخت به عنوان آهن, که خودرو موجب صرفه جویی در وقت و پول خود را.[6]

به این دلیل, که بیشتر ملحدان محیط زیست وجود دارد, مؤمنان.

حاکم محافظه کاری, زمانی که آنها باید عادت خود را تغییر دهید.

باید محافظه کار, اهل سنت, بدوی. ما باید رفتارهای جدید اتخاذ, متناسب با واقعیت جدید. ما باید به رنگ سبز توسعه انرژی تجدید پذیر, اما, در عوض, هنوز در تلاش برای توسعه و کاهش هزینه ها, کوتاه مدت, منطق اقتصادی در اوایل محافظه کار: گز schists د, شن و ماسه, زغال سنگ بیشتر, « propres », بخشی از منطق محافظه کار.

بنابراین ما, هنوز, وام های بیشتر از فکر بدوی که ما فکر می کنیم. اندیشه و منطقی, دسامبر متفکران کتاب, هنوز در دوران کودکی.

LA RELIGION, به عنوان رئیس بی خردی

و ما نمی خواهد بحث, بیشتر, بنیادگرایان مذهبی خود را که مدافع, مثلا, تولید مثل بی پایان از نوع بشر بر روی زمین. از تمام منطق.

بزودی 10 بیلیون! چرا که نه؟ 100, یا 1 000 بیلیون, اگر ما به دنبال منطق و غیر عقلانی اعتقادات دینی! peut زمین, شاید, به تغذیه بسیاری از مردم. اما آن را نمی خواهد مطلوب در تمام. بازگشت به عصر حجر, کمبود منابع. و مهمتر از, قطع درخت از جنگل به آخرین تاریخ و زمان آخرین, پور Y arriver, پرورش تمام زمین, و خوردن حیوان زنده آخرین طوری که آن را نمی چراندن مزارع ما!

اگر خدا وجود دارد, است او را به دلیل به انسان, به عمل در یک راه جزمی, غیر منطقی و غیر منطقی, مذهبی یا..., در مقابل, در منطقی و عقلانی?

تولید مثل لا à انتها, یکی دیگر از دروغ گفتن از ارزش های جوامع بدوی, که برای تولید مثل ماده از جنگ برای بقای جامعه بود. امروز, نژاد انسان است که به دلیل کاهش میزان موالید خود را در معرض خطر نیست, اما حضور بیش از حد آن بر روی زمین.

مذهب و توسعه

بیشتر, در این روز, دین یکپارچه است که هنوز هم در مدارس در نقاط مختلف جهان آموزش داده می. نمادی از شکست سیستم آموزش بین المللی, ترجیح می دهند نفت رایت غرب در اتومبیل های بزرگ خود را, به جای پرداخت مالیات بیشتر از آن که همه کودکان برای دسترسی به امنیت جهانی, بهداشت و درمان و آموزش و پرورش.

La religion, در مدرسه, فکر نمی که منجر یکپارچه اولیه تفکر سنتی. سیستم آموزش و پرورش که از طریق آن ما تا به حال به, است تا مدت ها قبل وجود ندارد, و من همیشه محکوم. دیدن من بیش از حد طولانی پنهان les حقایق, les ادیان و مذاهب, او athéisme هیتی فلسفه. بر خلاف افکار. و به خصوص طولانی پنهان مثل من شنیده توضیح داده شده توسط در تاریخ انسان شناسی ادیان و مذاهب در مبدا برای جلوگیری از به نظر خود من. از آنجا که تعصب نفرت تفاوت فکر می آموزد که راه و روش تفکر. به همین دلیل امروز هنوز هم وجود دارد که کودکان در مدارس تفکیک شده مطالعه... مذهبی. از کجا آن را مانع از کودکان با افراد مختلف از کار خود. به عنوان مانع از سیاهان و سفید پوستان حضور در همان گذشته مدارس نژادپرستانه!

من همیشه محکوم تمام راهبان, فکر خوب, ما در محافظه کار مذهبی یکپارچه اولیه تحصیل بودند. و اکنون که ما را منجر به از دست دادن, اگر تغییر البته, رادیکال, انجام شده است نه به سرعت.

این را که چگونه بسیاری از سیل, زمین لغزه, از Feux destructeurs, ouragans D', غیره. چه به پایان جهان, اما پایان جهان می شوند به طور کامل منسوخ محافظه کار دوره ای در تاریخ ما راست?

امروز, بیش از ده میلیون نفر هر سال به علت آلودگی هوا, و بیش از یک میلیون به دلیل تغییرات آب و هوا. آن را به چند میلیون یک سال, برای باvers بیدار?

ما در حال حاضر شکست رکورد, بزرگترین نسل کشی در تاریخ بشر. او چگونه آن را با ضرب بسیار پیش از قطع?

یا بدتر, او منتظر نیمی از زمین های کشاورزی توسط اقیانوس غوطه ور?

نوشتن مذهب ایجاد

گذار از جوامع کتبی و شفاهی, ما ممکن است که لازم به نظر می رسید, به مدرنیته و پر اب و تاب. بیشتر, در مقابل, در جوامع دهان و دندان, با یک کلمه, می تواند کلمات خود را به واقعیت های جدید وفق دهند. عیسی مسیح بود, مثلا, از درجه اعتبار ساقط اعلام سنگسار, در مدرن. اما نوشتن, تغییر که آمد. نوشتن به مجموعه ای از سنت های بدوی, قدمت آنها به دوران گذشته. نوشتن ثابت و چه در حال تغییر, اقتباس شده است که به دلیل....

به عبارت دیگر, شکلهای هندسی اولیه مدرن تر در راه بود که ما. نوشته, از طریق مذاهب نوشته شده است, به پسرفت نژاد انسان, چرا که انسان, هنوز تسلط عواقب ناشی از تبلور نوشته شده است, اکنون کاملا منسوخ سنت. مگر در مواردی که ما هنوز هم باور, خدا جنسیتی, et croire que « femme tu te soumettras à ton mari »[7] کلمه الهی است و هنوز هم مربوطه. و معتقدند که اگر عیسی را انتخاب کردم 12 مردان رسولان, به خاطر خدا بود جنسیتی. و نه چون, در زمان عیسی مسیح, مردها, عرب, در یک جامعهی مردسالار, شد جنسیتی, و این که متن ها توسط مردان و برای مردان نوشته شده بود. و این متون نوشته شده بودند و نمی, ni inspirés, خدا به عنوان برخی از باور! و متون, امروز هنوز هم توسط مردان است که تداوم محافظه کاری جنسیتی از گذشته تفسیر. پاپ از همه acabits هستند که پاسداران سنت.... و بنابراین نمی تواند تغییر مذهب.

همانطور که اگر واقعا خدا وجود دارد, از آن است که جنسیتی نیست, یا faveur Esclavage!

چه کسی که فکر می کنم, aujourd'hui, برای بازگشت به برده داری?

بنابراین ما باید از دیدن آثار به عنوان متون را متوقف “مقدس”. است مذهب وجود دارد.. Les religions ne sont pas à l’origine des textes « sacrés ». در مقابل, این متون, که چنین نامیده شده “مقدس”, که تبدیل, برای محافظه کاران که معتقدند naively اولیه به هر چیزی, دین. نوشتن ادیان عرب ایجاد کرده است. نوشتن نوشتن مقدس.

Les dictionnaires ont eu le même effet « religieux » sur le développement du vocabulaire oral et écrit. کند کردن پیشرفت آن و با تضمین این که زبان, مانند زبان فرانسه, هستند, aujourd'hui, هنوز هم نخبه گرا, حتی پس از اصلاح.

زبان شد بسیار بیشتر زنده قبل از ما می توانید آنها را در لغتنامه دفن!

همچنین به دلیل از لغت نامه که به زبان های چینی و ژاپنی نوشته شده ترین زمان مصرف برای یادگیری.

متن نوشته شده و جلوگیری از “مذهبی” هر گونه اصلاحات. متن sacralizes.

قانون اساسی ایالات متحده هم اکنون منسوخ شده, اما می تواند به محافظه کاران نمی شود از فکر اولیه اصلاح.

بی حرمت باید نوشتن

به همین دلیل است, وقت آن است که متوقف خوانندگان منفعل از سنت های گذشته, و باید در نوشتن از قوانین جدید مربوط به. نوشتن باید تبدیل به یک ابزار, کارکنان یک طواف. ما نیاز به قوانین, استاندارد[8], که دائم, اما در حال تغییر. برای دیگر برده شود و از نوشتن نوستالژی, اما نویسندگان از آینده.

ایستاده در یک رفراندوم, که اجازه می دهد برای تغییر عقاید. برای انطباق با تغییر. آیا قوانین ثابت را نداشته باشند, اما, قابل اصلاح و تعدیل.

این انفجار از توسعه فن آوری باعث می شود که غیر ممکن است برای هر دولت به اندازه کافی سریع به وضع قانون برای محدود کردن توسعه کنترل نشده از فن آوری های جدید, اما, بزودی, 10 میلیارد نفر از مردم وجود دارد ممکن است.

قربانیان برادران خود مدرنیته عرب

برادران عرب لگد زدن الاغ با یکدیگر برای هزاران سال تنها بر اساس تفاوت های لاغر خود را جزمی مذهبی.

با این حال زادگاه مدرن, تمدن عرب.... عرب قربانیان توسعه خود را به دلیل نوشتن بود.... نوشتن آمد بیماری جامعه مدرن از زمان خود, در دگمهای مذهبی را ساخته اند که جوامع عرب, اکنون, در میان اکثر محافظه کار از کره زمین.

جای تعجب نیست که وجود دارد از وجود شکاف های بزرگ در همه ادیان باستانی در عرب است. فاصله بین دین و مذهب و نگرش های جدید, بنابراین این واقعیت جدید, در حال تبدیل شدن شکاف بزرگتر است که همیشه اجتناب ناپذیر. یهودیت, مسیحیت, اسلام, پروتستان... من فکر می کنم ما در حال آماده شدن برای یکی دیگر از شکاف بزرگ!

بنیادگرایی دینی, در کشورهای عربی, به اوج رسید که فقط می توان تناقضات خود و بیشتر و بیشتر عرب ها متوجه می شوند.

اگر آن اتفاق می افتد که چه اتفاق افتاده در بسیار کاتولیک کبک, در دوران انقلاب آرام,... کشورهای عربی می تواند تبدیل به, اغلب بیخدا...!

اعراب محافظه کار را به دلیل نوشتن تبدیل.

ما فقط در یک چیز با هم انجام, تاریخ بازنویسی, تاریخ ایجاد.

S.V.P. تبدیل به یک داوطلب یا کمک کننده به www.referenduminternatiomal.org

هر تولید مثل است که منبع ارائه شده است اجازه : http://yvesmarineau.com / وبلاگ /?P = 135


[1] اطلاعات زیر در جدایی از بدن و ذهن, جوامع وابسته به جانگرایی یا همزادگرایی, شرک و توحید منبع برای استفاده از دوره در جامعه شناسی از فرهنگ ارائه شده توسط مایکل فریتاگ (1935-2009) در سال 1980 à L' UQUAM (دانشگاه کبک در مونترال).

[2] نیمی از عهد جدید توسط پل نوشته شده بود, در تن سخت تر از بازی است که می گوید از زندگی عیسی مسیح, آن, بسیار لیبرال تر. عیسی مسیح بود به خصوص در برابر سنگسار, و محمد را در مورد آن صحبت نمی بیشتر در قرآن. پل های بیشتر, گذارد کردن قوانین سختگیرانه و شدید که منعکس کننده بار. در برخی جوامع عبارتند از سنگسار به شریعت.

[3] Pierre Bourdieu disait : « Il le dit bien, donc c’est vrai », مردم سخن می گفت با بیان خوب پس از رسیدن به مردم قانع کننده (من از حافظه نقل قول).

[4] پیر Clastres, « La Société Contre l’État » ou encore Malinowski dans « Les Argonautes du Pacifique ». توصیه میکنم هر کسی به کشف, خواندن, انسان شناسی در آثار به منظور درک اولیه تفکر ساده ما قبل و ما وارثان. شخصا, من کتاب جالب تر از یک رمان anthropologies. فریبنده.

[5] به غیر از کشاورزان. اینجا! آیا آنها نمی, به طور کلی در, محافظه کار! Comme par « hasard »!

[6] ایوان Illich avait calculé, در سال 70, که رانندگان به طور متوسط ​​از دست رفته 3 ساعت در روز به دلیل ماشین خود. علاوه بر بنزین ، امروز هزینه های بیشتر, که ترافیک ها را طولانی تر و دور حومه شهر هستند. و راننده می کند که هزینه واقعی حمل و نقل خود را درک نمی, به طور متوسط 800 $/ماه, و مدت زمان لازم برای تعمیر و نگهداری و محاسبه نیست, به طور عمده, زمان کار به پرداخت تمام هزینه های. هزینه ماشین, به طور متوسط, 10 بار گران تر از حمل و نقل عمومی. و حمل و نقل, نه بیشتر از 2 بار آهسته تر, ماشین است که در واقع 5 بار آهسته تر. رانندگان به طور متوسط ​​می تواند یک هفته از تعطیلات در هر ماه را, یا 3 ماه از سال, در حالی که قدرت خرید همان.

[7] نووا عهد.

[8] Michel Freitag recommande d’utiliser le terme de « norme » pour distinguer les normes que les humains se donnent par opposition aux « lois divines », donc d’essence prétendument « divine ». برای بی حرمت کردن قوانین و دائم خود را. این استاندارد ممکن است در برابر یک واقعیت در حال تغییر را از طریق یک حرکت دیالکتیکی. Voir d’ailleurs son livre « Dialectique et société », 2 حجم.

 

این مطلب در نوشته شده بود مقاله کوتاه و برچسب , . نشانه ثابت.

یک پاسخ به پدیدارشناسی دین

  1. پینگ بک: "خدا محبت است", افکار واهی و پوچ و نه innefficace! | ایو Marineau

پاسخ به نوشته