THÉORIE DES ORIGINES DES GALAXIES ET DE L’UNIVERS ; LE BIG BANG EST-IL UNE THÉORIE CRÉATIONISTE ?

ÉPISTÉMOLOGIE DE LA COSMOLOGIE


از سرگیری

Cette nouvelle théorie suggère des hypothèses, تنها با استفاده از قانون جهانی جذب بدن, pour expliquer les phénomènes jusqu’ici inexpliqués suivants:


فداکاری:

À mon cousin Raymond Roy, mon oncle Guy Marineau et à mon père.

Socrate (…) nous a enseigné (…) que le fondement de la science est la critique.

(Karl Popper)


مقدمه

Je propose ici des hypothèses pour un modèle cosmologique qui respecte:

  1. Les lois de la physique universelle. Notamment la loi de l’attraction des corps; et la loi qui veut que rien ne se créé et que rien ne se perd.
  2. Ce modèle cosmologique explique des phénomènes observés, مانند خاستگاه کهکشان ها و جهان, گسترش جهان و شتاب آن. پس, که طبیعت توده های سیاه; اشتباه به نام سیاه چاله ها و انرژی.
  3. پیش بینی: کشف بیش از حد جرم سیاه و سفید در مرکز جهان ما. سرعت شتاب بالاتر برای اجرام دورتر از مرکز جهان ما.
  4. توضیح اینکه چه تئوری های کیهان شناسی فعلی موفق به توضیح نمی شوند.

با شروع از مدل کیهان شناختی که:

  1. جهان ما همگن است, donc que les lois universelles sont les mêmes partout dans notre univers; et indubitablement dans les autres univers.
  2. Que les lois de la physique soient universelles; et sont les mêmes peu importe là où l’on se trouve.
  3. Notre univers est isotopique et en expansion. که يعني از همه جهات شبيه هم هست (درون جهان ما).

En partant des paramètres suivants :

  1. ثابت هابل نرخ انبساط جهان ما را تعریف می کند.
  2. چگالی جهان ما, qui mesure le ratio de la densité de notre univers, versus la densité critique reliée à la constante de Hubble.
  3. ثابت کیهان شناسی, qui représente une force qui semble être en opposition à la gravité. و این در واقع, همونطور که خواهیم دید, est une force de gravité, یا اگر قانون کلی تر آن را ترجیح می دهید, که از جاذبه جهانی بدن.

در تمام احتمال, کهکشان له, و جهان ما, seraient issues de la coalescence, یا برخورد, توده های سیاه و سفید فوق العاده بزرگ 1من ترجیح می دهم به استفاده از اصطلاح توده سیاه و سفید; به جای یک سیاه چاله. اگر چه برون توده سیاه و سفید به نظر می رسد یک سوراخ و یا بازدید کنندگان برون بلعد نور; در واقع جرمی است که تمام مواد را جذب می کند, و چراغ ها, qui passent à proximité. اجتناب از گمانه زنی های دور, مانند کسانی که یک سیاه چاله است که یک فضای زمان برای سفر زمان; ou entre deux trous noirs. گذشته از سفر به مرگ حتمی, آن N برون است اجازه سفر در زمان دیگر وجود دارد! و hypermassives.

Nous verrons aussi, que l’expansion de l’univers est infinie et que sa géométrie est relativement plate; et semblable à celle d’une galaxie.


ÉPISTÉMOLOGIE DE LA COSMOLOGIE

Avant de chercher à trouver de nouvelles hypothèses, et à émettre de nouvelles lois, qui viendraient éclaircir des observations qui ne semblent pas pouvoir être expliquées avec les lois actuelles. Nous devons faire une double vérification, pour voir si les lois universelles de la physique actuelles, ne pourraient pas expliquer des observations qui peuvent nous sembler a priori incompréhensible.

پس خواهیم دید, که از قوانین فعلی, il est possible de donner une explication tout à fait plausible, تا پدیده هایی را که تا به امروز هنوز اشتباه فهمیده می شوند، از بین بروند.

Et bien entendu, sans une constante cosmologique abstraite.



بخش 1 – ORIGINE DES GALAXIES


مگر اینکه شما در N برون باور، هر چیزی2به عنوان اسطوره از الهه هرا, از جمله سرطان پستان او شیر جت می ایجاد کرده اند کهکشان راه شیری!, و بر این باورند که مواد می تواند ظاهر شود یا منفجر ترانزیت D &؛ خود. باید یک توضیح منطقی برای ایجاد کهکشان وجود داشته باشد; به عنوان برون جهان. از این رو نیاز فرض های معرفت شناختی که کیهان شناسی مدرن بر اساس.

اگر فرض کنیم که هیچ چیز ایجاد نمی شود و هیچ چیز از دست نمی رود. برای یک کهکشان به شکل, باید:

1- حداقل دو توده عظیمی.

2- Une force d’attraction et une collision3یا, همونطور که خواهیم دید, de coalescence immense.

سوال: که در این صورت می تواند به ما پیدا کردن این دو عنصر در برون جهان?

فرضیه: در انعقاد و یا برخورد دو توده سیاه و سفید پرجرم.

ما همه اره, در فیلم های علمی تخیلی, برخورد بین سیارات مانند شبیه سازی اینجا:

تصویری 1: برخورد بین دو سیاره.

اکنون, essayons d’imaginer, la résultante de la collision, ou même de la coalescence, دو توده سیاهچاله سیاه و سفید.

بحث و جدل: توده سیاه و سفید اندازه های مختلف هستند; بازدید کنندگان برون د و ترانزیت سفارش؛ یک ستاره میلیاردها برون ستاره. در مورد دوم, بنابراین توده فوق العاده سیاه و سفید چنین قدرت جاذبه دارند, اگر دو نفر از آنها در فاصله پیدا شده است, حتی از راه دور, elles peuvent s’attirer avec une force d’accélération phénoménale; اجازه می دهد تاثیر چشمگیر تر.

بحث و جدل : در مرکز کهکشان, پرجرم توده سیاه و سفید است. Preuve de l’existence de deux masses noires avant l’impact. بسته به قدرت از برون تاثیر این جرم مانده خواهد بود بیشتر یا کمتر. بر توده سیاه و سفید بزرگ, بیشتر خواهد بود شتاب, قدرت تاثیر قوی خواهد بود; بنابراین توسعه یافته و بر جرم جسم در این خوشه کهکشانی, et plus les résidus seront éloignés. اندازه توده سیاه و سفید متناسب خواهد بود که از کهکشان. در طول برون تاثیر کم خواهد بود, plus la proportion de la masse noire sera faible; résultante de la fusion des deux petites masses noires. و در مورد تاثیر بین کوچک و یک توده بزرگ سیاه و سفید پرجرم, کوچکتر جذب می شود و “چلپ چلوپ” خواهد شد بیشتر یا کمتر به سرعت توسط جاذبه جذب, بسته به اندازه و تراکم فله; و با توجه به نیروی جاذبه آن. در آن رویداد, وجود خواهد داشت بدون ایجاد کهکشان. و اگر این مورد است, elle sera rapidement réabsorbée par la grande masse et les bras de galaxies seront cours; comme dans le cas du bras de galaxie Orion; qui devrait avoir été créé par une petite masse noire.

واقعیت: اندازه کهکشان متناسب با مقدار توده سیاه و سفید در مرکزشان است.


فیلم ها از برخورد

Par les années passées, j’avais déjà cherché des vidéos de collisions au ralenties, برای حمایت از پایان نامه من. بالاخره سه فیلم است که باید نشان. اگر چه فیلم واقعی دو توده که برخورد می شود قانع کننده تر از شبیه سازی. من فکر می کنم این شبیه سازی ها, doivent être assez proche de la réalité. از چپ به ازنو فیلم های خود را, en situation réel, به اعلام فرضیه من. تصویری, 5 نوترون برخورد ستاره ای که به دنبال خواهد داشت, باید به اندازه کافی به اعتبار فرضیه من باشد.

بحث و جدل: L برون تاثیر ایجاد یک بشقاب.

واقعیت: مشاهده این شبیه سازی ویدئو.

تصویری 2: ضربه بین دو جرم, با سقوط مستقیم از جلو.

بحث و جدل: کهکشان در خود چرخش. و مشاهده شد که توده سیاه و سفید نیز در خود به نوبه خود. همانطور که در دوره جاذبه متقابل قبل از برخورد. و آنها می توانند بین جذب دور, به دلیل نقاط قوت تفریحی بزرگ خود, آنها می توانند به نوبه خود, l’une autour de l’autre avant l’impact de la coalescence.

از دیدگاه زمینی ما, تاثیر بین دو نقطه کوچک در آسمان ممکن است بی اهمیت به نظر می رسد. Je laisse aux astrophysiciens le soin de s’amuser à calculer l’accélération, و نیروی ضربه (پراکندگی برون انرژی), است که می تواند از شوک بین دو توده سیاه و سفید پرجرم تولید, با توجه به اندازه آنها. Puisque plus leurs masses sont grandes, بیشتر خواهد بود برون شتاب قبل برون تاثیر. باعث تاثیر چنین نیرویی, دو توده سیاه و سفید پرجرم متلاشی خواهد, بیشتر یا کمتر, تا حدی یا کاملا, تحت تاثیر, قبل از اصلاح به یک توده فشرده ترکیب توسط جاذبه. دیدن این ویدئو شبیه سازی زیر, تاثیر دو توده با چرخش.

تصویری 3: ضربه بین دو جرم دوار, و انعقاد.

واقعیت: یک رصد اخیر توسط کهکشان ما “یک تیم از موسسه کاولی نجوم و’فیزیک نجومی4منبع : فرانسوی : به Futura-علوم در دانشگاه پکن و آکادمی علوم چین پیش رو در مقاله خود را درطبیعت5منبع : انگلیسی : طبیعت لبه های بیرونی از کهکشانی هستند مسطح اما تغییر شکل به طوری نمی, خارجی (تا کنون), همه یک شکل S محجبه نمایش, یا به عبارت دیگر شکل داده اند"مارپیچ پیچ خورده تدریجی" (انگلیسی, الگوی مارپیچی به تدریج پیچ خورده).”6منبع : فرانسوی : به Futura-علوم; انگلیسی : طبیعت.

این تئوری من از یک برخورد میان توده سیاه و سفید پرجرم اعلام می. فرم محجبه مشاهده دقیقا شبیه است که در ویدئو پیدا شده است 3 ما را دیده اند.

تصویری 7. تصویری از توزیع 3D از ستارگان متغیر قیفاووسی کلاسیک در دیسک تاب از کهکشان راه شیری (نقطه های آبی و قرمز) محور در موقعیت خورشید. اعتبار: ریچارد گری (دانشگاه مکواری). منبع: یوتیوب

سرعت بینی AMAS

بحث و جدل : پس از تاثیر, سرعت چرخش از توده سیاه و سفید خواهد سرعت چرخش از خوشه بینی تعیین. بر خلاف کپلر, که به سرعت از خوشه با توجه به فاصله از مرکز کهکشان تعیین. این سرعت از توده سیاه و سفید قبل از ضربه است, که تعیین سرعت چرخش خوشه هایی نزدیک, به منظور فاصله. بر خلاف تئوری پیش بینی شده توسط کپلر. در حالی که آن سرعت توده تاریک در اثر است; که تعیین سرعت در تمام فواصل. “پس, به سرعت از ستاره در لبه برون یک کهکشان ثابت است, می کند و در فاصله بستگی ندارد R”7منبع: فرانسوی : ویکیپدیا..

واقعیت: این تایید می کند که سرعت چرخش کهکشان هایی که مشاهده می شود. همانطور که ما در شبیه سازی این ویدئو را ببینید 3. ما برای تخمین سرعت حاصل از توده سیاه و سفید در اثر.

گرافیک 1 – افسانه: منحنی چرخش کهکشانی : پیش بینی شده توسط کپلر (A) و مشاهده (B).

شکل کهکشان

بحث و جدل: Hubble croyait qu’une galaxie était la résultante de l’« évolution» vers l’écrasement d’une masse ronde. نظریه را رد کرد از.

او به طور کامل اشتباه نیست اگر این نظریه از یک برخورد میان توده سیاه و سفید را معرفی می کنیم. هر دو توده توفنده بیش از یک دیگر ایجاد یک شکل مسطح جدید اما فرم کهکشانی. Il manquait à Hubble l’explication de ce qui produisait la forme seconde à suite de la forme ronde.

دور یا بیضوی شکل است و نه در زاویه برخورد بین دو توده سیاه و سفید پرجرم بر اساس.

بحث و جدل: Une masse noire plus petite créera une galaxie ronde. Un impact décentré sera créé par de grandes masses noires qui créeront une galaxie elliptique. Tel qu’illustré par Hubble sous les formes Sx et SBx:

گرافیک 2 – افسانه: نمودار طبقه بندی هابل, در شکل معمول آن از دیاپازون. این نیز به نام "محدوده هابل". (منبع: ویکیپدیا)

بحث و جدل: Étant donné leurs grandes forces d’attractions, la majorité des collisions entre masses noires ne doit pas se faire en plein centre. چنین که برون مشاهده, 77 % کهکشانی شکل مارپیچی (یا دایره)8منبع: فرانسوی : ویکیپدیا. بعید است که تاثیر به دقیقا در مرکز از دو توده سیاه و سفید. زاویه ما, دیده از زمین و یا حتی د برون ماهواره هرگز به ما اجازه می دهد تا برای دیدن یک د و ترانزیت کهکشان؛ یک زاویه دقیقا عمود بر د برون به صورت دقیق را ببینید. Il est fort à parier que toutes les galaxies ont une forme elliptique, اما با یک بیضی که از بیضی بسیار تلفظ به دایره خالص متفاوت است, اما به طور متوسط نزدیک به دایره خالص از بیضی. توجه داشته باشید که دور کامل و اشکال بیضوی در طبیعت وجود نمی. Pas plus que le cercle, le carré, l’ellipse, شش گوشه, مربع مستطیل, مثلث, غیره, ce sont des formes idéales qui n’existent pas dans la nature et sont une création purement imaginaire de l’humain. در واقع، کهکشان ها همه کم و بیش بیضی شکل در درجات مختلف; از بیضی به یک فرم رسیدگی به شکل گرد.

برخلاف آنچه فکر هابل, آن را برون د و ترانزیت انفرادی نیست؛ فرم تکاملی بین مارپیچی و بیضوی خواهد شد که تفاوت را توضیح دهد. این است و نه زاویه ضربه است, وگرنه, عبور نزدیک یک کهکشان دیگر; و یا احتمالا یک پرجرم توده سیاه و سفید (این همان است). En définitive le vecteur de la direction et la densité (donc la masse) qui vont déterminer l’angle, la durée de la coalescence, la force d’impact et la trajectoire.


توضیح ELLIPSE SHAPE

بحث و جدل: بر توده سیاه و سفید برخورد بزرگ, به علاوه برون شتاب در طول برون جاذبه متقابل را بزرگ خواهد بود. بنابراین, قدرت برون تاثیر زیادی خواهد بود. این یک بیضی ایجاد اگر توده ضربه قبل از او هم به قبل از ضربه تمرکز داشته. نتیجه باید از کهکشان های بیضوی بزرگتر از کسی که دور را.

واقعیت: مطمئنا به اندازه کافی, کهکشان بزرگتر بیضوی هستند. در حالی که کهکشان کوچکتر دور هستند. از آنجا که دو توده های کوچک را هم به حرکت به سمت یکی دیگر قبل از تاثیر داشته. از آنجا که نیروی جاذبه, بنابراین شتاب, پایین تر است.

پس, کهکشان از اندازه متوسط ​​باید یک شکل بیضوی کمتر از کهکشان های بزرگ دارند.


توضیح تعداد ستاره ایجاد

بحث و جدل: مانند کهکشان های کوچک (به عنوان خوانده شده توده سیاه و سفید) جذب به طور کامل قبل از برخورد, l’impact prendra plus de temps à s’effectuer. این ستاره های جدید تر ایجاد (بنابراین نور بیشتری) که توده بزرگ سیاه و سفید به سرعت در مقابل غیر انعقاد عجیب و غریب که ستاره ها کمتر ایجاد خواهد شد حمله خواهد کرد. En plus, les grandes masses noires font une coalescence elliptique. Ce qui signifie que les deux masses s’éloignent plus l’une de l’autres, deux fois par rotation, ce qui réduit la création d’étoiles.

Mais la vitesse d’approche d’origine des deux masses noires va aussi jouer en la faveur de la création de plus d’étoiles. En s’approchant plus vite, la rotation sera plus rapide entre les deux masses noires; et cette énergie cinétique permettra une coalescence plus longue et plus créatrice d’étoiles.

واقعیت: 1- توده کوچک سیاه و سفید ایجاد ستاره بیشتر و توده بزرگ سیاه و سفید ایجاد کمتر.9منبع: فرانسوی : علوم Futura به; انگلیسی : طبیعت.

2- کهکشان با روشنایی بالاتر است با سرعت بیشتری (به عنوان توسط رابطه تالی-فیشر اشاره).10منبع: فرانسوی : یوتیوب


توضیح نور کهکشانهای

بحث و جدل: مانند کهکشان های کوچک (به عنوان خوانده شده توده سیاه و سفید) s’attirent pendant une période plus longue avant de faire coalescence, l’impact prendra plus de temps à s’effectuer. این ستاره های جدید که توده های بزرگ سیاه و سفید است که به سرعت در طول یک جبهه غیر انعقاد عجیب و غریب که ستاره ها کمتر ایجاد خواهد شد را خواهد ضربه ایجاد.

واقعیت: توده کوچک سیاه و سفید ایجاد ستاره بیشتر و توده بزرگ سیاه و سفید ایجاد کمتر.11منبع: فرانسوی : علوم Futura به; انگلیسی : طبیعت.


فاز همگون

این پدیده, همچنین بین دو حباب های هوا یا دو قطره از مایع قابل مشاهده, همچنین به هر گونه مواد صدق; سیارات, ستاره, توده سیاه و سفید, اختروش کمتر, غیره.

اگر دو توده سیاه و سفید, آیا بر روی یک دیگر اجرا نشود به طور مستقیم; آنها می توانند یک دیگر را جذب, و ایجاد یک انعقاد تاثیر کم; به تاثیر مستقیم با برخورد قوی مخالف.

Si dans tout l’univers, il n’y avait que deux grains de sables; il finirait un jour par faire coalescence; attiré l’un par l’autre grâce à la loi universelle d’attraction des corps.

Bien سور, le temps requis pour qu’une coalescence entre deux corps s’effectue est en fonction de la distance qui les séparent.


توضیح سلاح در کهکشان. 4 فرضیات.

Nous verrons plus en détail, plus loin, les explications, pour les différentes hypothèses expliquant la forme tentaculaire des galaxies, qui suivent.

فرضیه 1 :

Lors de l’approche d’une ou deux masses noires supermassive et/ou d’une ou deux galaxies (این همان است), آنها تمام خواهد شد خوشه در مسیر خود ایجاد جذب, اسلحه, اما بین سلاح, خالی از ماده. این توضیح می دهد که وجود بازوی تا حدی از دست رفته; که در آن یک پرجرم توده سیاه و سفید رفته اند.

گرافیک 3 – افسانه : ساختار کهکشان. در این دیاگرام نشان سولیل است با یک نقطه زرد نشان. منبع: ویکیپدیا

فرضیه 2 :

در رویکرد از دو توده سیاه و سفید, به گونهای متقابل الکترون یک بمباران و از سوی دیگر; ایجاد یک مواد فنری شکل کشیده در کهکشان. خاموش دانسیته پایین, et de plus grande densité à l’approche du point d’impact. زاویه اوایل شاخه, به عنوان یک شاخص از زاویه رویکرد از توده سیاه و سفید.

تصویری 4: کشیده در جاذبه های متقابل در طول انعقاد.

فرضیه 3 :

Lors de l’approche, les masses noires entrent en friction avant que la coalescence complète ne se fasse. C’est cette friction qui pourrait émettre une grande masse d’énergie et de particule de matières éjectées de façon parallèle au point de contact des deux masses noires. Ce qui explique que les bras font une révolution galactique identique peu importe la distance par rapport au centre de la galaxie. La révolution des bras étant identique à celles des masses noires faisant coalescence.


فرضیه 4 :

موضوع مواد جذب, توده های پراکنده از مواد جذب, در میلیاردها برون سال های پس از برون تاثیر, on verra se dessiner des formes validant cette attraction.

واقعیت: اسلحه در حال ظهور در طول زمان.

و موضوع جذب, ستاره ها در همان سمت از کهکشان گروه بندی می شوند.

واقعیت: مشاهده قیفاووسیهای ویدئو 8 که خود را در همان سمت از کهکشان ما پیدا.

Les bras provenant des différentes coalescences changeront d’angles pour se regrouper sur un plan grâce à l’attraction des corps. Comme les satellites des planètes tendent à se positionner sur un plan.

Comme il y a plus d’étoiles au centre de la galaxie, elles s’aligneront sur un plan plus rapidement que là où la densité des étoiles (et autre corps) پایین تر است. Le plan sera moins plat à de fortes distances, comme c’est le cas dans notre système solaire.

گرافیک 4 – افسانه: بازوهای مارپیچی مشاهده (خطوط جامد) و تعمیم (خطوط نقطه چین). بخش ترک یکشنبه (در مرکز بالا) به سمت صور فلکی که نام او را به سه حرف مخفف.
منبع: ویکیپدیا

فرضیه 5 :

ترکیبی از مفروضات فوق محتمل ترین است. و البته, فرض 4 در مورد انتقال اجتناب ناپذیر است از یک توده سیاه و سفید پرجرم در یک کهکشان.


سن SPIRAL

بحث و جدل: اگر چند اثرات وجود دارد, بین کهکشان های مختلف, و یا توده سیاه و سفید (این همان است); وجود خواهد داشت اسلحه های مختلف توسط برون سن و اندازه ستاره. با توجه به سن از تاثیر و اندازه توده سیاه و سفید که به برخورد آمد.

واقعیت: مثلا, در کهکشان ما شاخه های مختلف هستند. آغوش پرسئوس و برون ECU صلیب شامل حدود 30 % غول سرخ تر. سلاح های دیگر عبارتند از مازاد گاز, اما هیچ ستاره های قدیمی. بنابراین، این دو بازوی مارپیچی اولین بار قبل از ساخته شد; توضیح می دهد که حضور ستاره های قدیمی. چهار اسلحه است که بعد ایجاد شد, contiennent du gaz et de jeunes étoiles.

استدلال: اگر برخورد بین توده سیاه و سفید پرجرم وجود دارد در طول میلیاردها سال, ستاره جوان تر خواهد شد در مرکز کهکشان و قدیمی ترین حومه جمع آوری.

واقعیت: مشاهده شده است که ستاره های قدیمی تر جوان ترین به توده سیاه و سفید نزدیک تر دور تر هستند و. که نظریه ما اعتبار است که شاخه در ضربات با توده سیاه و سفید پرجرم ایجاد. Et que l’expulsion des étoiles fait en sorte que les plus vieilles sont plus éloignées de la masse noire.

مشاهده سن سازمان اسلحه ستاره قیفاووسی در این ویدئو 8 ci-dessous.

تصویری 8. تصویری از توزیع 3D از ستارگان متغیر قیفاووسی کلاسیک در دیسک تاب از کهکشان راه شیری. اعتبار: OGLE / دانشگاه ورشو, دفتر مطبوعاتی / M. Kazmierczak / S. Brunier در / و. Beletsky.
منبع: یوتیوب

معکوس متناسب با اندازه از ستاره ها و توده سیاه و سفید

بحث و جدل: بر توده سیاه و سفید بزرگ, هر چه ضربه سریع تر باشد. برعکس, بر توده سیاه و سفید کوچک هستند, انعقاد بیشتر طولانی خواهد بود. La période d’attraction et de friction des atomes entre eux et des noyaux par les électrons des noyaux sera donc plus longue. الکترون از توده سیاه و سفید به زمان بیشتری برای حمله به توده سیاه و سفید و ایجاد هیدروژن بیشتر منجر به ایجاد اندازه های ستاره های بزرگتر دارند.

واقعیت: مطمئنا به اندازه کافی, on observe une différence de taille des étoiles inversement proportionnelles à la taille d’origine des masses noires.


معکوس تطبیق سایز خوشه و سیاه و سفید توده ها در فاز همگون.

بحث و جدل: در طول برون تاثیر قوی است, بین توده های بزرگ سیاه و سفید, به علاوه اندازه خواهد بود خوشه های کوچک; اکثر خوشه به خارج از کهکشان در اثر خارج. در برون معکوس, به علاوه برون تاثیر کم است, بین توده کوچک سیاه و سفید, خوشه بزرگ تر هستند; خوشه عدم از کهکشان به بیرون پرتاب می شود.

در هر دو مورد, خوشه در نزدیکی هسته جدید خواهد شد جذب و ادغام با توده سیاه و سفید; بنابر این, کمتر در آغوش قدیمی ترین کهکشان.

Fait à confirmer : مشاهده تایید با مشاهده میزان مواد در حال گردش به توده سیاه و سفید.


معکوس تطبیق سایز خوشه و سیاه و سفید توده در یک برخورد.

در صورت تصادف بین دو توده سیاه و سفید, بدون انعقاد, تاثیر چنین خواهد بود, مقدار زیادی از مواد خارج خواهد شد. خروج تا تقریبا ناپدید می شوند, یا به طور کامل توده سیاه و سفید مرکزی, در صورت تصادف با سرعت بالا.

این توضیح میدهد که چرا کهکشانها نیست, ou ont beaucoup moins de masse noire que d’autres.12منبع: فرانسوی: اسپوتنیک فرانسه; انگلیسی : طبیعت نجوم.

البته, موج گرانشی در طول یک تصادف خواهد شد بسیار بیشتر از طول انعقاد. اما به ندرت به عنوان بیشتر دیده می شود 99,999 % زمان انعقاد پیش.

مجموع جرم مواد است که هنوز حاضر; و ماده جذب مواد; کهکشان می توانید از طریق جاذبه متقابل از ماده است که اصلاح بسیار به آرامی تیره جدید مهم مرکز زنده ماندن. اما به عنوان ماده پراکنده تر است, l’attraction sera moins forte et donc plus longue avant de voir une partie de la matière attirée au centre de la galaxie; به یک کهکشان با یک توده متراکم سیاه در مرکز مخالف. Mais à cause de l’absence de masse noire massive au centre de ce type de galaxie, la majorité de la matière va tranquillement s’éloigner de son centre avec une accélération plus grande (comme nous l’expliquerons plus loin). Mais si la vitesse de frappe était très grande, il y a peu de chance qu’un centre ne se reforme.


قوام کهکشان

بحث و جدل: توده سیاه و سفید در مرکز کهکشان های جوان کم تعداد از توده سیاه و سفید بدون کهکشان هستند. اما کهکشان های جوان تعداد کهکشان های قدیمی تر. تاثیر خود را خواهد کهکشان نامنظم کمتر. فرض می شود که توده سیاه و سفید بیشتر بدون کهکشان وجود دارد, تشخیص داده و به نام “اختروش کمتر” (ستاره شده است, جذب شود, در غیر این صورت خارج; حداقل N برون هرگز collisionnées), وجود خواهد داشت کهکشان منظم تر (بیضوی یا مارپیچی; جوانان) به عنوان د برون نامنظم (قدیمی).

واقعیت : چیزی که ما در عمل را ببینید. درگیری بین دو توده سیاه و سفید احاطه شده توسط کهکشان خود را, به شکل نامنظم. در حین, شوک بین دو توده سیاه و سفید بدون کهکشان, از “اختروش کمتر”, به کهکشان به طور منظم. برخلاف آنچه برخی از فکر می کنم آنها در حال شکست مؤمن مطالعات و یک کهکشان “نو اختروش” برای ایجاد ستاره جدید13مشاهده مطالعه با فرض اشتباه در ظاهر “نجوم و فیزیک نجومی“.. طول می کشد تا هر ترکیبی از توده های متراکم: د کهکشان, یا “اختروش برهنه”, برای ایجاد ستاره جدید. واقعا, این دو توده سیاه و سفید, کهکشان یا اختروش برهنه, qui produisent la matière requise pour créer des étoiles à la suite de leur entré en coalescence.


ماده تاریک و مواد متناسب است به طور مستقیم در یک کهکشان

بحث و جدل: La quantité de matière orbitant autour des trous noirs sera proportionnelle à la taille de ceux-ci, از نظر:

1- اندازه توده سیاه و سفید که به تماس.

2- انواع برافزایش: انعقاد و یا تاثیر مستقیم

3- سرعت رویکرد و برخورد توده سیاه و سفید.

4- سرعت چرخش از توده سیاه و سفید.

واقعیت: شبیه سازی رومولوس را نشان می دهد که در واقع تناسب وجود دارد14منبع: فرانسوی : علم به Futura. انگلیسی : Wandering Supermassive Black Holes in Milky Way Mass Halos

Tracing Black Hole and Galaxy Co-evolution in the Romulus Simulations

The Romulus Cosmological Simulations: A Physical Approach to the Formation, Dynamics and Accretion Models of SMBHs
. این مقدار از مواد متفاوت است, این نیروهای.

بنابراین دو توده سیاه و سفید بزرگ از نظر اندازه مشابه بنابراین منتشر می کنند, بیشتر گرانشی موج یک توده بزرگ و توده کوچک سیاه و سفید.

واقعیت: La collision GW150914 a eu une plus grande onde gravitationnelle que d’autres collisions15منبع: فرانسوی: علم به Futura; انگلیسی: دانشگاه کرنل..

از لحاظ نظری, بنابراین مواد بیشتر خارج شده از توده سیاه و سفید اگر از برخورد قوی تر است وجود دارد.

تصویری 9. تصویری از امواج مختلف گرانشی تشخیص داده شده توسط آموزش مداوم. اعتبار: ترزا رامیرز / جفری لاولیس / همکاری SXS / همکاری مشترک ویرجین.  منبع: یوتیوب.

نه QUASAR, این یک BLACK MASS NUE

اختروش، یک توده سیاه و سفید است که با توده سیاه و سفید یکی دیگر از collisionnée نمی باشد (یا نه برای مدت طولانی) و N برون بنابراین هیچ کهکشان.

بحث و جدل: توده سیاه و سفید در OJ اختروش 287 فوران نور ساخته شده همه 12 سال, هنگامی که یک توده سیاه و سفید بین ما و کوازار. Probablement le schéma typique de deux masses en coalescence, برای ایجاد یک توده سیاه و سفید بزرگتر یا یک کهکشان به عنوان در ابتدای متن دیده می شود.

Fait à observer : il faudrait voir si le quasar se déplace sous l’influence d’une masse noire.


جهت چرخش باقی مانده

بحث و جدل: یک کهکشان بسته به جهت چرخش از توده سیاه و سفید برخورد چرخش در یک جهت. اگر بیش از یک تاثیر است بین یک توده سیاه و سفید و دیگر توده سیاه و سفید چرخش در جهت مخالف, سلاح, یا فقط باقی مانده, می تواند چرخش در جهت مخالف.

واقعیت: 40% مواد از کهکشان راه شیری تبدیل به برون بر خلاف اکثر مواد در کهکشان ما. بنابراین بودند و ترانزیت وجود دارد؛ برخورد; و, در جهت مخالف در مقدار 2:3 از جرم کل مطالب; و / یا نیروی ضربه; et/ou du temps écoulé depuis chacun des impacts. Puisque tous ces facteurs déterminent les proportions résiduelles au moment de faire l’observation.

این پدیده چرخش معکوس نیز در اطراف کهکشان M77 مشاهده شد (NGC 1068). 16منبع: فرانسوی: این اتفاق می افتد بالای. انگلیسی: اخترفیزیک نامه مجله, جلد 884, عدد 2 (14 اکتبر 2019)


سرعت چرخش کهکشان

بحث و جدل: بر توده عظیم سیاه و سفید هستند, جاذبه بیشتری بالا خواهد بود و سرعت در انعقاد بیشتر خواهد شد.

واقعیت: تالی-فیشر مرتبط است.

Mais s’ils avaient poursuivi leur graphique ils auraient vu une incohérence théorique. Puisque si l’on poursuit leur ligne (قرمز در نمودار زیر) دیده می شود که به سرعت می تواند در جرم منفی 4.

نمودار چشم چرانی / J. DePasquale + اصلاح

بحث و جدل: واقعا, نیروی جاذبه با افزایش تراکم از بدن جاذبه متقابل را افزایش می دهد. بیش از یک توده سیاه و سفید چگالی هسته بسیار صدا تر است17اشتباه نکنید, چگالی هسته ای و تراکم توده سیاه. هسته است همیشه متراکم; در حالی که افق خود خواهد بود حتی بیشتر, متراکم در نتیجه کمتر, ابر الکترونی بزرگ خواهد بود. اطلاعات چگالی: فرانسوی : یوتیوب, بنابر این, نیروی خود را از جاذبه, بزرگ است; بنابراین انعقاد, و حاصل از آن, بزرگ خواهد بود. بر توده عظیم سیاه و سفید هستند, plus elles tourneront vite l’une autour de l’autre avant de faire coalescence. Ce qui explique qu’il y a une plus grande vitesse de rotation de la galaxie finale si les masses noires sont plus grandes. از این رو حضور یک خم در نمودار. با تقریبا صفر چرخش; mais non nulle, pour une masse atomique. انعقاد استفاده از همان کربن.

واقعیت: پاتریک چشم چرانی (موسسه علمی تلسکوپ فضایی, بالتیمور) و همکارانش مشاهده کردند که انتخاب 10 گسترده تر می دهد شیب تنها 0,25.18منبع: فرانسوی: این اتفاق می افتد بالای. انگلیسی: اخترفیزیک نامه مجله, جلد 884, عدد 1 (10 اکتبر 2019)


ستاره نوترونی

ستاره های نوترونی توده تراکم متوسط ​​بین خورشید و توده سیاه و سفید پرجرم هستند. ادغام ستاره های نوترونی منجر, آینده, ایجاد توده سیاه و سفید پرجرم19منبع: ویدیو ناسا یوتیوب. پس از سرد. یک ویدئو از برخورد دو ستاره نوترونی انجام شد 2017. Elle permet de voir la similitude qu’il pourrait y avoir avec la création d’une galaxie à la suite de la collision de deux masses noires supermassives.

تصویری 5: برخورد بین دو ستاره نوترونی, پس از انعقاد.
منبع: یوتیوب

شما می توانید در را ببینید 1:25, که برون شوک عجیبی شبیه به سلاح تشکیل یک کهکشان. توضیحات گرجستان فناوری های موجود در اینجا: یوتیوب

این فیلم, بنابراین تأیید, تئوری من از شکل گیری کهکشان از برخورد توده سیاه و سفید پرجرم.


نسبت محتویات BLACK

یک بار خاموش, یک کهکشان یک توده سیاه و سفید بالاتر نسبت به جرم آن دارند; در مقایسه با یک کهکشان جوان روشن.

Théorie: هنگامی که ماده است یا, بخش اکسترود خارج از مدار کهکشان; و یا بخشی از آن توسط توده سیاه و سفید باز جذب; بخشی از توده سیاه و سفید بیشتر از یک کهکشان جوان است, که در آن توده سیاه و سفید است که هنوز توسط تمام ستاره های خود و همه توده از آن از مواد احاطه شده, پس از برخورد اخیر دو توده سیاه و سفید.

واقعیت: “ماده تاریک بطور ده بار است که از ماده نورانی رای, اما در خوشه, آن بسیار مهم تر خواهد بود : تا سی برابر جرم "قابل مشاهده" از این خوشه ها.”20منبع: فرانسوی : ویکیپدیا.

Institut de recherche sur les lois fondamentales de l’Univers


نظریه خلقت از اتم

Une théorie veut que les plus gros atomes aient été créé par les explosions des supernovas. انفجار ارائه انرژی مورد نیاز برای ایجاد اتم بزرگتر.

این توده از برون انرژی نیز پیدا شده است, و فوقانی, در برخورد توده سیاه و سفید پرجرم. از این رو احتمال وجود دارد که این توده ها از برخورد سیاه و سفید نیز به ایجاد اتم بزرگ کمک. در راه همان است, این بود که ایجاد استرانسیوم در ستاره نوترونی برخورد وجود دارد21منبع: خبرگزاری فرانسه : نارنجی, نوول ابزرواتور..

همچنین مشاهده خواهد شد, به دیدن, اگر انفجار ابرنواختر است که در واقع به دلیل برخورد بین مواد نیست.

Observation à faire : این امر می تواند جالب برای مطالعه متوسط ​​اندازه مولکول از برخورد توده سیاه و سفید پرجرم, در مقابل له ابرنواخترها, برای تایید این نظریه.


یک ساخته شده است BLACK MASS ATOM MARINEAUIUM

بحث و جدل: اگر یک جسم سیاه یک اتم است. این بدان معنی است که در حاشیه جرم سیاه به دور مقدار فوق العاده ای از الکترون ها می چرخد. این الکترون ها را در برخورد با هر ماده آمده, از جمله توده سیاه و سفید, attirées par elle. ایجاد یک موج شوک و ایجاد اتم های هیدروژن, از heliums, غیره. avant la coalescence. Et de gros atomes lors du contact entre les masses noires pendant la coalescence.

واقعیت: این حضور زیادی از هیدروژن در مرکز کهکشان ها و ایجاد قریب به اتفاق ستاره ها در ادغام دو توده سیاه و سفید توضیح.

بحث و جدل: به طور معمول, جرم هیدروژن اشغال 1/100 000 فضای یک اتم. اگر یک جسم سیاه یک اتم است, چگالی آن حداقل می شود 100 000 برابر بیشتر از از مواد در دمای اتاق. فشار داخلی از جمله یک اتم بزرگ تر از توده سیاه و سفید ممکن است چگالی هسته را افزایش می دهد, بنابراین جرم آن, بالا که از یک اتم; خواهد بود, بیشتر 100 000 مرتبه چگال نزدیک 0 degré کلوین.

واقعیت: جرم, یک توده سیاه و سفید, از صدها هزار بار به چندین میلیارد برابر خورشید می رود. چگالی جرم سیاه در مرکز کهکشان ما است 300 000 fois plus grande que celle du soleil.22منبع: فرانسوی : ویکیپدیا ; انگلیسی : ویکیپدیا. L’information n’apparait plus. Elle a peut-être été révisé. Je devrai trouvé les nouvelles données éventuellement.

بحث و جدل: برای ایجاد ثبات در مواد, به عنوان یک اتم توده سیاه و سفید, طول می کشد یک مصرف نوترون. نوترون اتم تثبیت کننده23منبع: فرانسوی : ویکیپدیا;

انگلیسی : ویکیپدیا.
et augmentent leur demi-vie.24منبع:

فرانسوی : ویکیپدیا; انگلیسی : ویکیپدیا.

واقعیت: توده سیاه و سفید جذب ستاره. و ستارگان حاوی اتهام نوترون; مرحله نهایی بودن دقیقا از ستارگان نوترونی, و یا توده سیاه و سفید آشکار.

بحث و جدل: بیشتر ایزوتوپ نوترون بالا است, دیگر نیمه عمر طولانی است.

واقعیت: این چیزی است که در شیمی مشاهده25منبع: فرانسوی : ویکیپدیا;

انگلیسی : ویکیپدیا.

https://iopscience.iop.org/article/10.1088/0034-4885/67/7/R04
.

بحث و جدل: بالاتر از درجه حرارت کم است, به علاوه یک اتم پایدار است; اجازه می دهد که قانون اساسی اتم اندازه بی نهایت.

واقعیت: درجه حرارت از یک توده سیاه و سفید کسری از یک درجه کلوین است26منبع: فرانسوی : ویکیپدیا;

انگلیسی : ویکیپدیا.
سطح. توجه به این که تابش هاوکینگ, به تبخیر یک توده سیاه و سفید, از یک بمباران الکترونی آمده از مواد اطراف, با توجه به نظریه من; که آن را زیر درجه حرارت از توده سیاه و سفید, خود, آماده به صفر درجه کلوین بوده باشد. توده سیاه و سفید به طور کامل بیش از حد ژله; donc parfaitement stable en son cœur.

بنابراین می توان نتیجه گرفت که توده سیاه و سفید متشکل از یک اتم داشتن یک Marineauium جرم 1 یا 2 X 10-8 کیلوگرم, selon هاوکینگ27Les données diffèrent selon que l’on se réfère à la version anglaise ou française de l’information.

منبع: فرانسوی : ویکیپدیا;

انگلیسی : ویکیپدیا.

Hawking, Stephen W. (1971). Gravitationally collapsed objects of very low massMonthly Notices of the Royal Astronomical Society152: 75. Bibcode:1971MNRAS.152…75Hdoi:10.1093/mnras/152.1.75
, بیشتر; تا توده بی نهایت از پروتون و الکترون با نوترونهای بیشتری. گرچه, می شود وجود ندارد حداقل جرم نظری وجود دارد, در صفر درجه کلوین, به یک اتم از Marineauium. Les propriétés physico-chimiques de tous les atomes étant probablement les mêmes à une température atteingnant le zéro degré absolu.

توده سیاه و سفید به شکل پایدار از مواد است. و فرم های اتمی که ما بر روی زمین مطمئن شوید اشکال بی ثبات است, به عنوان خوانده شده انرژی ناپایدار, ماده. چیزی که ما در جدول نشان می دهد collisionaires تناوبی از ماده هستند اشکال, دمای زمین.

در صفر درجه کلوین, حتی هیدروژن لحاظ نظری می تواند خواص Marineauium را. توده سیاه و سفید می تواند در نتیجه, در نظریه, exister à partir d’un proton et ce n’est que lors de collisions, از élèvement دمای آن, آن را از خواص یک اتم هیدروژن را.

Marineauium بنابراین, le fondement primordial de la matière. اتم ازلی را در مبدأ جهان; همان طور که خواهیم دید در قسمت 2. تنها شکل انرژی خود را, گرم, qui l’empêcherait de se constituer en atomes de plus que quelques dizaines de protons à la température et pression sur Terre. برخورد, کاهش حداکثر اندازه یک اتم, دمای نیمه عمر کربن را کاهش می دهد; donc leur taille. اندازه کربن در نتیجه ممکن است به طور نامحدود با کاهش درجه حرارت خود را افزایش یافته است. و, برعکس, وجود اتم را می توان با افزایش درجه حرارت از مواد مهار. در دمای بسیار بالا اتم در از بین بردن ذرات بنیادی; به عنوان در برخورد توده سیاه و سفید Marineauium. نتیجه ذرات بنیادی دوباره سوار اتم در جدول تناوبی پس از خنک کننده از جهان; سپس پس از یک Marineauium خنک کننده بزرگ.


برخورد دو توده سیاه و سفید بدون برخورد

در این جلسه از دو توده سیاه و سفید بدون برخورد, اعمال یک نیروی جاذبه از جمله, که سرعت دو توده خواهد شد در نسبت معکوس با جرم آن کند.

شبیه سازی ویدئو از برون ببینید؛ خوشه توپ در اینجا:

تصویری 6: دو توده سیاه و سفید نزدیک ملاقات, بدون برخورد, که منجر به کاهش در مسیر خود.
منبع: فوربس

GALAXY BLACK

بحث و جدل: یک کهکشان جوان است از برخورد اخیر. یک کهکشان های قدیمی, برخورد طولانی کهکشان است; که تمام ستاره ها خاموش هستند, کهکشان سیاه و سفید; که ماده خارج شده از کهکشان کهکشان رو مخفي ميکنه از این رو کهکشان هایی که جرم سیاه متفاوت شان; مثل دراگونفلي 44, constituées à 98 % ماده تاریک.

واقعیت: می کهکشان های تاریک وجود دارد28منابع: فرانسوی : لو Devoir (منشاء: طبیعت مجله) و علوم Futura به; انگلیسی : طبیعت. که تاریخ از تنها 2 میلیارد سال پس از انفجار بزرگ. Probablement des galaxies éteintes parce que sans collision entre la masse noire centrale et d’autres masses depuis une très longue période. Et elles contiennent beaucoup de poussières bloquant la lumière émise par le peu d’étoiles résiduelles. La plupart des étoiles étant éteintes.

ÂGE DES GALAXIES

On évalue l’âge des galaxies d’après l’âge des étoiles qui l’entoure. واقعا, une galaxie étant constitué d’une masse noire, peut être beaucoup plus vieille si toutes ses étoiles sont éteintes. Il faudrait observer toutes les étoiles éteintes et déterminer l’âge d’une galaxie en fonction de la distance des étoiles éteintes par rapport à la masse noire en son centre.

پس, il ne serait pas surprenant de trouver des galaxies plus vieilles que l’âge de l’univers, comme nous l’expliquerons dans la partie 2.


کهکشان گرسنه!

بحث و جدل: پس از ادغام دو توده سیاه و سفید پرجرم, کهکشان خواهد بود نیروی روشن تر و جذاب تر. حاشیه بر روی جرم جدید سیاه و سفید خواهد شد به سرعت به مرکز کشیده شده. Et la matière qui était éjectée le plus lentement de la galaxie pourra être attirée vers le centre pendant et après la fusion. این باعث می شود, هر چند حداقل, بر افزایش نیروی جاذبه توده سیاه و سفید. تنها مواد با سرعت زیاد ادامه خواهد داد به حرکت به دور اما با کاهش سرعت, با توجه به مرکز بالاتر از نیروی جاذبه.

واقعیت: C’est ce que nous observons de la masse noire Sagittarius A au centre de la voie lactée29منبع: فرانسوی : کامپیوتر نمایش روزانه. انگلیسی : Phys

Plus d’informations : Tuan Do et al. Unprecedented Near-infrared Brightness and Variability of Sgr A*,مجله اخترفیزیک (2019). DOI: 10.3847/2041-8213/ab38c3

Zhuo Chen et al. Consistency of the Infrared Variability of SGR A* over 22 yrمجله اخترفیزیک (2019). DOI: 10.3847/2041-8213/ab3c68

جذب ستارگان و توده سیاه و سفید.



GALAXY جوانان و شکل گیری ستاره ها

بحث و جدل : À la suite d’une collision récente, یک کهکشان جوان منجر گاز بیشتر به شکل گیری ستاره ها.

واقعیت: آنچه ما با نگاه کردن به مار کیهانی کهکشان یا سحابی کارینا را ببینید30منبع: فرانسوی : به Futura-علوم.. شما می توانید پیدا کردن تا 100 ستاره برابر بیشتر در کهکشان راه شیری.


شکل گیری ستاره

بحث و جدل: وقتی دو توده سیاه نزدیک تر می شوند, elles se bombardement mutuellement d’électrons. Elle s’arrachent donc ainsi, l’une l’autre, des protons. Ces protons vont former des atomes d’hydrogène. Il se formera une densité gazeuse de plus en plus grande, à mesures que les deux masses noires se rapprochent l’une de l’autre, de façon à produire une densité d’atomes d’hydrogènes proportionnelle à celle de la masse des noyaux des masses noires; تا 100 000 زمان بالاتر از چگالی طبیعی. Ce qui expliquerait la formation d’étoiles à partir d’un gaz avec une densité supérieur à celle de l’hydrogène solide. À mesure que la température se refroidi, l’hydrogène s’assemble en corps solides tout simplement grâce à la densité de la matière d’origine.

Comme nous le verrons dans la partie 2, le même principe s’applique pour la création d’étoiles dans notre univers 200 میلیون ها سال بعد از “بزرگ برخورد” دو توده بیش از حد.

هیدروژن در حال ایجاد توسط پاره کردن پروتون از دو توده سیاه و سفید در زغال سنگ, les nuages d’hydrogène se dirigeront perpendiculairement aux masses noires. Et entre les deux masses noires, وجود خواهد داشت دو دنباله دار از ابرهای هیدروژن, مخالف با یکدیگر. Les bras des galaxies se formeront donc toujours par pairs et de densité proportionnelles à la taille des deux masses; mais surtout au temps passé à proximité l’une de l’autre. از اونجايي که در بالا ديديم, توده های سیاه کوچکتر با جذابیت پایین تر, آنها بیشتر طول خواهد کشید قبل از زغال سنگ. این اجازه خواهد داد که آنها را به ایجاد هیدروژن بیشتر, بنابراین ستاره های بیشتر, که توده های بزرگ سیاه سریع تر جذب خواهند کرد و ستاره های کمتری ایجاد خواهند کرد.

بنابراین, مثلا, کمربند گلت, ou si vous préférez la vague de Radcliff, aura son pendant inversée du côté opposé de la masse noire au centre de la voie lactée.

واقعیت 1: بازوهای کهکشان ها در جفت های متقارن توسعه می یابند.

L’observation des branches symétriques est plus difficile dans des galaxies qui peuvent résulter de plusieurs coalescences de masses noires, اما در یک کهکشان با یک زغال سنگ اخیر آسان تر است. مشاهده تصویر زیر برای کهکشان مارپیچ ممنوع NGC 130031منبع : فرانسوی : ویکیپدیا; انگلیسی : ویکیپدیا..

کهکشان مارپیچی ممنوعهNGC 1300.

واقعیت 2 : Les branches de la Voie Lactée sont aussi symétriques. عکس زیر را ببینید:

منبع : نمایندگی از راه شیری توسط ناسا اصلاح شده توسط من برای نشان دادن همقارن شاخه ها.

نشان می دهد که بازوهای “پرسئوس-نزدیک ۳kpc” و “سنتور-فار ۳کی پی سی” (به رنگ قرمز) کاملا متقارن هستند; همان می رود برای بازوی سرباره و قانون خارج (به رنگ آبی). و بازوهای متقارن هم سن و سال هستند.

همان می رود برای بازوهای قدیمی M1 و M2 (به رنگ سفید) که متقارن هم هستند.


BRAS MARINEAU

On doit supposer qu’il y a des bras symétriques aussi pour les anciennes branches, ou les branches issues de plus petites masses noires qui ont créé de petites branches comme M1-M2 et Orion (où se trouve le soleil) et sa branche symétrique que l’on ne peut pas voir de notre position, caché par le centre de notre galaxie et que j’appellerai Marineau (در سیاه و سفید). مرکز کهکشان راه شیری مشاهده آن سوی کهکشان ما را دشوار می کند; اما بخشی از شاخه متقارن را می بینیم. Les photos du satellites James Webb permettront peut-être de mieux voir ce bras.


ممکن است به نظر فراوانی

یک کهکشان متشکل از 10 هزار میلیارد میلیارد برون ستاره.

و صدها میلیارد کهکشان قابل مشاهده هستند.

اما سخت است که شاهد بر زندگی می کنند از یک کهکشان; از زمان ایجاد می توان بیش از یک دوره چند میلیارد سال انجام.

فقط یک صلیب از تمام مراحل قابل مشاهده, از چند مورد, ما نظریه من اعتبار.


از سرگیری:

سناریو 0: دو توده سیاه و سفید بیش از حد دور. Il n’y a donc pas ou peu d’interactions sur leur trajectoire respective.

سناریو 1: بسته به فاصله آنها و سرعت های مربوطه خود را, هستند انحراف و شتاب وجود دارد, و یا کاهش مدار توده سیاه و سفید.

سناریو 2: وجود دارد انعقاد, si les deux masses noires passent assez près l’une de l’autre puis il y a fusion.

  • سناریو 2A: Galaxie ronde si les deux masses noires sont petite; ce qui est commun, dû au calcul des probabilités plus grand de voir de petites masses noires.
  • سناریو 2B: Galaxie elliptique si deux masses noires supermassives font coalescence, ce qui arrive moins fréquemment que dans le cas des petites masses noires.

سناریو 3: تاثیر مستقیم, اگر دو توده سیاه و سفید سر راست برای یکی دیگر از, و ایجاد یک بیشتر یا کمتر بسته به تراکم کهکشان, بعد, و سرعت از توده سیاه و سفید قبل از ضربه.

  • سناریو 3A: کهکشان گرد اگر ضربه در مرکز دو توده سیاه و سفید است; که برای توده های بزرگ سیاه و سفید نادر است, به دلیل احتمال.
  • 3B سناریو: کهکشان بیضوی اگر ضربه بین دو توده سیاه و سفید عجیب و غریب است, چه اتفاقی می افتد بیشتر از زمان برای توده سیاه و سفید پرجرم.
  • سناریو 3C: کهکشان بدون کوبه ای توده تاریک اگر سرعت به اندازه کافی بزرگ را به طور کامل متلاشی هسته همانطور که در مورد کهکشان ها NGC 1052 و NGC 1052-DF2-DF4 است.

بخش 2 – ORIGINE DE NOTRE UNIVERS


مهبانگ

اسطوره, خلقت, ایجاد جهان در یک “مهبانگ” issu d’une singularité infiniment petite, repose bien plus sur des croyances héritées des sociétés mythiques que de l’observation de la réalité ou d’hypothèses se basant sur les faits observés, et se basant sur les lois universelles de la physique reconnues. Ce n’est sûrement pas une coïncidence que le concept de “مهبانگ” viennent d’un chanoine, Georges Lemaître. Bien que le terme péjoratif de “مهبانگ” vienne de Fred Hoyle, le concept, آن, vient du chanoine Georges Lemaître. Et comme Fred Hoyle était lui-même opposé à l’idée d’un commencement, il avait lui-même une conception créationniste de l’univers. Alors que la métaphore de l’explosion est trouvée trompeuse par les scientifiques. Même Hoyle avoue avoir utilisé le terme “مهبانگ” en tant qu’image; plus que comme étant une explication plausible. Bien quetous les auteurs de manuels n’aient pas trouvé le terme attrayant ou approprié. Et bien que Weinberg l’ait utilisé dès 1962, dans son texte avancéGravitation and Cosmology از 1972, il n’apparaît qu’une seule fois. Il a préféré parler de « modèle standard »32منبع : https://academic.oup.com/astrogeo/article/54/2/2.28/302975?login=false. Mais lemodèle standardrepose lui aussi sur l’idée d’un événement laissé sans explication concernant sa cause. “Yakov Zel’dovich et l’encyclopédieRelativistic Astrophysics de Yakov Zel’dovich et Igor Novikov., ont complètement évité le terme. Les deux auteurs russes ont fondé leur exposé sur ce qu’ils ont appelé la théorie de Friedmann d’un début singulier de l’univers, se référant tout au long à la « théorie de l’univers chaud ».33منبع : https://academic.oup.com/astrogeo/article/54/2/2.28/302975?login=false Mais cette idée de singularité aussi pose un problème et revient à une idée créationniste de l’univers à partir d’un point dans l’univers. Georges Lemaître utilisait aussi les termes d’« atome primitif », de « grande compression » ou de « l’œuf cosmique » qui font aussi allusion à une conception créationniste de l’a création d’origine de l’univers ! Puisque cette conception vient en contradiction avec les lois universelles de la physique en réduisant l’origine de l’univers à une singularité infinitésimale par rapport à la taille de la masse totale de l’univers; incluant les “توده سیاه و سفید” و “l’énergie noire” (qui devrait être la même chose, همان طور که خواهیم دید بعد).

Le Nobel de physique John Peebles a donc raison de recommander de ne pas utiliser le terme de “مهبانگ”.

در واقع “مهبانگ” نتیجه است “سقوط بزرگ”; terme qui devrait être utilisé en français pour bien la distinguée du terme anglais de “مهبانگ”.


“بزرگ CRASH”

Il serait donc plus juste de parler de l’événement qui précède et qui est responsable du “مهبانگ”. Plutôt que de mettre l’accent sur la conséquence, sur le “مهبانگ”, qui suit “سقوط بزرگ”.

از “مهبانگ” عنوان یک منبع از ایجاد جهان ما این است که در تولید خود به خود ایجاد باور, چند قرن وجود دارد, در علوم زیستی.

À toute conséquence il y a une cause qui doit respecter les lois universelles de la physique. La cause la plus probable du Big Bang doit être une hypercollision entre deux hyper-masses noires. Puisque rien ne se créé et que rien ne se perd, منطقی, il fallait que la matière préexiste à la création de la matière.

بیگ بنگ مراحل ابتدایی از جهان است, همانطور که توسط جان پیبلس توصیف. در حین “سقوط بزرگ” تولد جهان است, sont accouchement ! بیگ بنگ اثر حاصل شده است; در حین “سقوط بزرگ” علت است.

L’arbre tombe avant de faire du bruit !

جان پیبلس توصیه می شود به استفاده از واژه نیست “مهبانگ” اما نمی داند که جایگزین مدت نه! 34Sky et Telescope ont organisé un concours en 1993 pour trouver un nom plus approprié, les juges ont reçu pas moins de 13 099 réponses. Aucun d’entre eux n’a été trouvé digne de supplanter le nom « inopportunément belliqueux » de HoyleBeatty et Fienberg 1994 )” منبع : https://academic.oup.com/astrogeo/article/54/2/2.28/302975?login=false. On doit peut-être se réjouir de ne pas avoir commencé à utiliser un autre terme sans avoir auparavant une explication à nommer. Je lui suggère donc dorénavant d’utiliser le terme de “سقوط بزرگ”!

Et nous tenterons ici d’en donner une explication basée sur des observations pour en faire la démonstration.


جهان های چندگانه

آن رخ می دهد, احتمالا, des coalescences et collisions de masses noires à tous les jours dans l’univers. به عنوان آن است که هنوز تولید و او همیشه تولید خواهد کرد. و این, از, و برون ابدیت.

مفاهیم فضای نامحدود, زمان بی نهایت, برای طراحی یک محدود دشوار!

O برون بود یک انفجار بزرگ وجود دارد, ou plutôt une “بزرگ برخورد” entre deux hyper-masses noires lors de la création de notre univers, بود, آنجا, و هنوز هم وجود دارد, احتمالا, در جای دیگر در خارج از جهان ما; et il y en aura encore aussi.

فرضیه :  Les univers sont issus de la collision d’hyper-masses noires. که بدن سیاه و سفید (انرژی تاریک یا تیره) seraient les hyper-masses noires des univers. سیگنال پخش, در مقیاس بزرگ, همگن و کامل در آسمان است35این اطلاعات معتبر ارائه شده است که ذره اندازه گیری شده توسط ستاره ها که در راه خود منحرف نمی.. در مقیاس کوچک, سیگنال است شکاف. بنابراین به تعداد نامحدود و ترانزیت وجود دارد؛ جهان در آسمان.

واقعیت: تابش زمینه کیهانی مرکز سیاه مشاهده شد.

“اگر جهان همچنان به گسترش, تابش زمینه کیهانی ادامه خواهد داد تا به سمت قرمز به نقطه دیگر قابل تشخیص باشد منتقل می شود.”36منبع : فرانسوی : ویکیپدیا; انگلیسی : ویکیپدیا. این است که حتی بیشتر از همان, برای تشخیص جهان خواهد بود که مسن تر از ما.


مطالب BLACK سرد و گرم

حضور, در همان محیط, ماده تاریک سرد (از جهان قدیمی) و مواد سیاه و سفید گرم (issues d’un univers jeune, مثل ما), آمده برای تایید است که مواد می تواند از دنیاهای دیگر از آمده “سقوط بزرگ” جهان ما.


توده بیش از حد سیاه

بحث و جدل: اعتقاد به انفجار بزرگ اصلی ناشی از همان نوع اسطوره است که زمین مرکز جهان است. از برون چشم انداز قوم مدارانه است که می بیند, حتی امروز از انفجار بزرگ به عنوان خالق رویداد منفرد, و که در آن ما خواهد بود که مرکز37هستند بسیاری دیگر از اسطوره های اخترفیزیکی مشابه به پیاده کردن وجود دارد; مانند سفر در زمان, جهان های موازی, مشکل صافی یا انحنای برون جهان, تغییر شکل از برون فضا و زمان توسط توده, غیره. comme nous le verrons dans la troisième partie. به طوری که برون شده است وجود دارد, که برون وجود دارد و برون وجود دارد هنوز هم, نا محدود “بزرگ برخورد”, بنابراین جهان. احتمالا از تاثیر دو توده سیاه و سفید بیش از حد که تا حدی یا کاملا ساییده, در بیش از حد نیروی برون انرژی, در یک تعداد نامحدود از گرد و غبار کربن, اتم؛ د و ترانزیت, d’amas et peut-être de format allant jusqu’aux masses noires primordiales et qui ont été projeté au loin, donc l’univers en expansion. این گرد و غبار از اتم ترکیب به اصلاح اتم (وگرنه, پیش, الکترون قطعات, نوترون ها و پروتون); به توده سیاه و سفید پرجرم, توسط جاذبه, ainsi que des galaxies et des étoiles.

واقعیت: “Roger Penrose pense avoir trouvé une preuve de son modèle de « cosmologie cyclique conforme”. "امتیاز هاوکینگ" خواهد بود در CMB قابل مشاهده, منعکس کننده تبخیر سیاه چاله های قبل رخ داده “سقوط بزرگ”, dans un monde qui aurait précédé le nôtre.38منبع: فرانسوی : علم به Futura.

انگلیسی :

Before the big bang: An outrageous new perspective and its implications for particle physics.

Apparent evidence for Hawking points in the CMB Sky

Aeons Before the Big Bang?

Concentric circles in WMAP data may provide evidence of violent pre-Big-Bang activity


چرا آسمان تاریک است

L برون جهان احتمالا ساکنان برون کهکشان بی حد و حصر که ما شاید همه اطلاع 24 ساعت 24; اگر مواد تاریک است که جذب تمام اشعه نور بود; و خوشه که اشعه های نور در طول سفر طولانی خود را پنهان به ما. اگر آسمان در شب تاریک است, است وجود دارد 700 بار توده تاریک تر, در توده کهکشانی, به عنوان د برون ستاره. و این, توده سیاه و سفید بدون ستاره شمارش نیست. Et toute la matièremorteentre les univers. Matières projetées lors des coalescence et collision ainsi que les étoiles éteintes en périphérie des galaxies dont on n’a pas encore évalué la quantité de masse qu’elle peut représenter.

فقط یک ذره گرد و غبار, در آسمان, برای مخفی کردن میلیاردها ستاره, کهکشان ها و جهان پشت سر او! تصور کنید که چه می توانید یک ریگ پنهان?

بحث و جدل: On a observé des galaxies formées 200 میلیون برون سال پس از کهکشان ما. هیچ کس وجود دارد “بزرگ برخورد” ایجاد اصلی جهان در کهکشان. کهکشان و بیگ بنگ مستقل به یک حد معینی هستند. و … به خصوص توسط یک خدا در یک روز ساخته نشده, و یا حتی در یک هفته! برای اثبات, نزدیکترین کهکشان به خود ما, Andromède, است 1 میلیارد سال تضمین می کند که کهکشان راه شیری. در حالی که د برون کهکشان های دیگر, زمین قابل مشاهده, ساعت جوانتر یا بیشتر.

در اکثر ما “جهان”, و یا به جای بخش زمین را, a pu être précédé d’une hypercollision entre deux hyper-masses noires39نیز نامیده می شود: فرانسوی : سیاه چاله; انگلیسی : ویکیپدیا.. که پس از آن از مواد خواهد بود که کهکشان جاری را تشکیل. اما هیچ مدرکی وجود دارد, که هیچ چیز قبل از جاهای دیگر در جهان وجود داشته. در مقابل, در تمام منطقی. برای یک انفجار بزرگ می رسد, il fallait que la matière pour le créé lui préexiste. بنابراین… لازم بود که توده سیاه و سفید بیش از حد وجود داشته باشد, قبل “ایجاد” جهان ما!

Et rien n’empêche, در مقابل, que des étoiles, voir même des galaxies puissent avoir été en gravitation autour des hyper-masses noires avant la “بزرگ برخورد”


چرخه برخورد بزرگ

“سقوط بزرگ” دوباره جهان اصلی, اتم گرد و غبار تشکیل, که بی سر و صدا به طور متناوب جذب اتم, توده, ستاره, توده سیاه و سفید, کهکشان, hyper-masse noire qui absorberont toute la matière à des années-lumière de distance. سپس گرد و غبار بازگشت, کهکشان و یا توده سیاه و سفید; dans un cycle infini de collisions entre masses noires de différentes tailles et matière; ce que Hawking appelait évaporation des masses noires.

توده سیاه و سفید در نتیجه همیشه توسط خود پایان به توده بیش از حد سیاه و سفید, که در نهایت با یکدیگر برخورد می خواهد در یک بیش از حد شتاب چنین نیرویی, که مرکزی سیاه و سفید بیش از حد توده تا حدی خواهد بود, بسیار, در غیر این صورت تقریبا به طور کامل یا به طور کامل, pulvérisées dans un cycle infini. بازآفرینی اتم گرد و غبار که در توده قابل مشاهده دیدار خواهد کرد. Allant jusqu’à des masses noires qui constitueront les galaxies et les étoiles ainsi que les amas de matières. Et comme il n’y a pas de limite à la taille des masses noires, elles s’agglomèrent entre elles jusqu’à former des hyper-masses noires.


توضيحات شتاب گسترش جهان

آن باقی مانده است به تایید شود, si lors d’une hypercollision – که در آن دو بیش از حد توده سیاه و سفید می شود تا حدی یا کاملا از هم پاشیده تقریبا – باعث کاهش برون جاذبه به عنوان خوشه بازدید کنندگان برون دور از یکدیگر; در صورتی که سرعت را در یک خلاء به جای ثابت بودن شتاب. شتاب از برون؛ گسترش برون جهان در این صورت، این قابلیت توضیح. اگر نیروی مرکز یک خوشه, بیشتر از کشش گرانشی توده سیاه و سفید است. آنها در اثر فرار. این طبیعی است که در حال دور شدن از توده تاریک, تسریع سرعت; از نیروی جاذبه متناسب کاهش می یابد به مربع فاصله. La vitesse résultante d’un corps correspondant à sa vitesse moins l’ensemble des forces d’attractions qui s’exercent sur lui; de la matière environnante et surtout de la masse noire d’où originait la collision, مربع. به سرعت و در نتیجه واقعی مشاهده; بنابر این, که باید شتاب.

سرعت حاصل از یک توده به دور از یک توده سیاه و سفید است:

Vitesse = force de libération – (distance2 x force d’attraction)

نیروی آزادی ثابت است, و نیروی جاذبه با فاصله کاهش می یابد; سرعت, بنابراین رفتن, سرعت بخشیدن به عنوان یک توده حرکت به دور از یک توده سیاه و سفید.

نه به ذکر است, یک توده می کند که جاذبه یک بیش از حد توده سیاه و سفید, ممکن است به نیروی گرانش جرم دیگر نزدیک تر, mais aussi et surtout s’éloigner des autres corps environnants.

در این مورد فرمول می شود:

Vitesse = force de libération – (distance2 x force d’attraction de l’hyper-masse noire d’origine) + (distance2 x force d’attraction d’autres masses) – (distance2 x force d’attraction d’autres masses).

اگر نیروی جاذبه های جدید از توده سیاه و سفید (که در حال بهبود است پس از ضربه) برتر می شود, نیروی آزاد کاهش خواهد یافت. Et la matière plus prête de la masse noire, تحت نقطه تعادل, خواهد شد به توده سیاه و سفید جذب.

در مورد جهان ما, اگر جرم سیاه و سفید, همان طور که خواهیم دید بعد, به طور کامل از هم پاشیده شد, می شود جاذبه بیشتری وجود دارد. می شود گسترش مداوم از جهان وجود دارد. به شرط آن که نزدیک به توده دیگر است که می تواند گسترش آن تسریع نیست.

واقعیت: Milgrom آن, سخن گفتن از سرعت یک خوشه کهکشانی, در لبه برون کهکشانی: “این تقریبا شتاب آن بود را به از بقیه به سرعت نور رفتن در طول زندگی از جهان. C برون منظور از قدر از برون؛ s به تازگی شتاب و ترانزیت کشف شده است، گسترش برون جهان و ترانزیت است.” که می تواند تایید که از انفجار بزرگ را, در اصل, issu d’une coalescence, یا برخورد, بین دو سیاه و سفید بیش از حد توده. شتاب از سرعت انبساط جهان مربوط به آن یک خروجی از برخورد کهکشان از دو توده ی ابرپرجرم در همان مرتبه ی بزرگی سیاه و سفید.

L'جاذبه, توسط توده سیاه و سفید, مرکز کهکشانها و جهان, توده بیرون کردند جلوگیری از اخراج می گیرد در انتشار نور. اگر هر جاذبه توده سیاه و سفید وجود ندارد, نرخ تخلیه انرژی در طول برخورد دو توده می تواند معادل که از نور. بیشتر, سرعت را افزایش می جهشی به عنوان یکی دور توده سیاه و سفید از کهکشان ها و جهان. و یک بار به اندازه کافی دور از توده سیاه و سفید, la matière atteindra la vitesse de la lumière quand l’attraction des masses noires supermassives au centre de la galaxie et de l’univers sera presque nulle.

بحث و جدل : اگر توضیح در مورد ستاره, elle devrait s’appliquer aux objets aussi.

واقعیت: ماهواره است که حرکت به دور از منظومه شمسی سرعت بخشیدن به سرعت خود را. برای اندازهگیری فونز له ماهواره s'éloignent du Soleil را, جاذبه های خود را به خورشید کاهش, بنابراین سرعت خود را شتاب. C’est un fait observé et qui est considéré inexpliqué, du nom d’Anomalie Pioneer40منبع : فرانسوی : ویکیپدیا. انگلیسی : ویکیپدیا. à laquelle je propose la solution Marineau !

بحث و جدل : اگر شتاب نمایی وجود داشته باشد, یعنی سرعت شتاب تغییر می کند. بنابراین سرعت شتاب کمتر از 67,4 کیلومتر در ثانیه در هر مگاپارسک در نزدیکی بیش از حد جرم سیاه و سفید و سریع تر دورتر از آن.

واقعیت : des observations sont en désaccord avec la mesure de l’accélération de l’expansion de l’univers de 67,4 کیلومتر در ثانیه در هر مگاپارسک.

“واقع, (…) تیم H0LiCOW اندازه گیری جدیدی از ثابت منتشر کرده است. در پرتو شش کوازار دور و تصاویر آن ها از طریق لنزهای گرانشی, تیم مشخص کرد که H0 برابر بود با 73,3 کیلومتر در ثانیه در هر مگاپارسک, به طور قابل توجهی بالاتر از پلانک. بیشتر, مهم تر, این اقدام جدید نزدیک به آن بود که توسط تیم آدام رایس به دست آمده بود, با نام مستعار SH0ES, بر اساس مطالعه سفالیدها, ستاره های نور نبض در ابر بزرگ ماگلان, یک کهکشان کوتوله در نزدیکی کهکشان راه شیری. تازه ترین اقدام, تاریخ مارس 2019, ثابت H0 به 74,0, مقداری در حاشیه خطای تیم H0LiCOW. "قلبم شروع به ضربان دار شدن کرد", به یاد آدم رایس, یادگیری نتایج تیم H0LiCOW, دو هفته قبل از کنوانسيون سانتا باربارا .”

منبع : https://www.pourlascience.fr/sr/article/expansion-de-lunivers-un-probleme-de-vitesse-18621.php

Je laisse aux techniciens de la cosmologie le plaisir de vérifier cette théorie. با محاسبه میانگین سرعت شتاب در سمت مرکز جهان ما. و در دورترین سمت. Sans oublier de corriger les vitesses des astres observés en rotation dans les galaxies.

اما به عنوان تفاوت در سرعت ممکن است بسیار کوچک در بخش قابل مشاهده از جهان ما, il est possible que les mesures sous la marge d’erreur ne soient pas encore possibles pour l’instant. Il faudra faire des observations sur de longue périodes pour pouvoir vérifier cette hypothèse.

نتیجه: کهکشان لس, مانند جهان, seraient issus de la coalescence, یا برخورد, جرم های ابرانبیش و بیش از حد جرم سیاه و سفید مربوطه.

که باطل نظریه گرانش اصلاح شده و ورلینده.

Observation à faire : Avec les nouvelles images faites par les derniers satellites, il pourra être possible de comparer la distance entre les galaxies dans différentes parties de l’univers sur de longues périodes. Pour voir si la distance entre les galaxies augmente plus vite dans certaines zones plutôt que d’autres. Si la distance d’expansion est plus lente dans une zone de notre univers, cela pourra confirmer la présence d’une hyper-masse noire.


توضیح “BIG حوادث”.

3 فرضیات

فرضیه 1:

تحت فشار داخلی, یک سیاه بیش از حد جرم, باید اتم بسیار زیاد می شود. وگرنه, سیاه و سفید بیش از حد جرم یک اتم بزرگ تک است. یک تعداد نامحدود از بار ناپایدار, و قدرتمند, که اتم های رادیواکتیو مانند پلوتونیوم یا اورانیوم. Une collision entre deux hyper-masse noire devrait donc déclencher une hyper-réaction nucléaire pulvérisant tous les atomes u une partie d’un hyper-mono-atome. به جای ایجاد یک کهکشان, عنوان مورد با توده سیاه و سفید پرجرم است, آن را یک جهان ایجاد. آنچه که به نام تورم کیهانی. توضیح دما رکورد جهانی در یک رسیده “بزرگ برخورد”. Et la disparition des galaxies environnantes qui se déplaçaient autour des deux hyper-masses noires. همچنین در یک فاصله بزرگ اسپری. ما به این ترتیب در یک جهان اصلی از گرد و غبار د و ترانزیت پیدا. اتم هایی که به نظر می رسد در حال گسترش.

در این مورد تمام مواد, dans son ensemble, ما به نظر می رسد به دور از کانون “سقوط بزرگ”. در آن رویداد, جهان ما خواهد بود مانند یک حوزه در حال گسترش شکل.

تصویر انفجار بزرگ سنتی
گرافیک 5 – قابل مشاهده حزب “سقوط بزرگ” مرسوم; mais pas à l’échelle. از طریق تصویر. En réalité Guth estime que la partie visible de notre univers, تا کنون, است تنها 1:10 توان 24.

فرضیه 2:

Bien سور, ما در آن زمان و بخشی از آن هستند “سقوط بزرگ” گسترش. ما می توانیم بخش کوچکی از انفجار بزرگ مشاهده. از این رو ما می بینیم, ما نمی توانیم اگر تنها بخشی را ببینید, یا همه, بیش از حد توده سیاه و سفید “سقوط بزرگ” در یک واکنش هسته ای پاشیده شد. یا, اگر فقط بخشی است اخراج شده (comme dans le cas des branches d’une galaxie expulsée des masses noires supermassives en collision). در این فرضیه, جهان قابل مشاهده ما لزوما ما تمام قسمت های پشته نشان. و به ما نشان می دهد اگر یک باقی مانده سیاه و سفید بیش از حد توده در اثر وجود دارد. از آنجا که این, تا به امروز, hors de portée de nos télescopes. در این مورد جهان ما را شکل مشابه با کهکشان داشته, در مقیاس بزرگ.

بنابراین جهان از یک برخورد به دنیا می آمد و نه از یک انفجار.

تصویر انفجار بزرگ را به عنوان نظریه جدید
گرافیک 6 – بخش قابل مشاهده از “سقوط بزرگ” با توجه به نظریه از برخورد توده بیش از حد سیاه و سفید تشکیل یک کهکشان فوق العاده; mais pas à l’échelle. Indicatively, en réalité Guth estime que la partie visible de notre univers à ce jour est de seulement 1:10 توان 24

فرضیه 3:

این ممکن است یک واکنش هسته ای ناقص و اخراج مواد را در قالب خوشه که تشکیل توده های سیاه و سفید اجازه داده اند سریعتر از از گرد و غبار اتمی. این توضیح قابل قبول تر از اول است. از آنجا که د و ترانزیت گرد و غبار، اتم ها در جهان گسترش به سختی می تواند بازدید کنندگان برون با هم به صورت اتم ها و خوشه حتی سخت تر و یا توده سیاه و سفید. تناقض به احتمال زیاد در نظریه انفجار بزرگ در حال حاضر از اتم ایجاد گرد و غبار و ایده سوار کردن مجدد گرد و غبار می شود و اتمهای وجود دارد, به توده سیاه و سفید, در حالی که این گرد و غبار به دور از یکدیگر حرکت می کند. از این رو فرضیه, que à la suite d’une collision, ما نه تنها گرد و غبار از اتم, بلکه از ماده.

در این مورد نیز, جهان ما را شکل فوق العاده کهکشان داشته.

فقط در نقطه ای از تاثیر, بین این دو سیاه و سفید بیش از حد توده, il y aurait eu une collision destructrice similaire à une hyper-réaction nucléaire; créatrice de poussières d’atomes et de matière première des atomes. Et dans un deuxième temps, خوشه های مواد, شبیه به آنچه که می بیند در هنگام ایجاد یک کهکشان. اگر ما نزدیک نقطه ضربه شد, ما می توانید ببینید که در نتیجه یک واکنش افراطی هسته ای. Il faudrait voir plus près du point d’impact s’il y a de la matière issue directement de l’impact plutôt que d’un réassemblage de matière.

واقعیت:

1- “ستاره شناسان به نرخ ماده باریونی در حدود آمده 4 % از چگالی بحرانی. یا, برای توضیح هندسه مسطح از برون جهان, این موضوع در کل جهان باید نشان 30 % از چگالی بحرانی (les 70 % بودن باقی مانده از’انرژی تاریک). بنابراین از دست رفته 26 % از چگالی بحرانی به عنوان ماده غیر باریونی ; یعنی, از ذرات غیر از باریون.”41منبع: فرانسوی : ویکیپدیا; انگلیسی ویکیپدیا. Il y aurait donc eu expulsion de matières sous forme d’amas. Ce qui confirmerait ma théorie sur la création de notre univers à la suite d’un impact entre deux hyper-masses noires.

2- کهکشان یک توده سیاه و سفید پرجرم است که در حال حاضر بیش از 10 بیلیون جرم خورشیدی به سختی 1 میلیارد سال پس از “سقوط بزرگ”. 42منبع: فرانسوی: این اتفاق می افتد بالای. انگلیسی: اخترفیزیک نامه مجله, جلد 884, عدد 2 (14 اکتبر 2019) Ce qui s’expliquerait par une éjection de matière à la suite de la collision des hyper-masses noires.

3- بیش از حد توده سیاه و سفید (انرژی تاریک به اشتباه به نام) qui constituait 63% de l’univers est maintenant rendu à 70% جهان ما.43منبع: فرانسوی : یوتیوب این است که با بازگشت به جرم بیش از حد سیاه و سفید از حومه اخراج مادی توضیح داد “سقوط بزرگ”.

4- جهان دارای یک ساختار رشته ای است که شبیه به آغوش کهکشان44منبع: فرانسوی : معاون, آسترو ها Univers. انگلیسی : ستاره شناسی & فیزیک نجومی.. Ce qui confirmerait ma théorie des branches de notre univers.

5- و چرخش کهکشان در همان جهت45منبع: فرانسوی : معاون; انگلیسی :  مجله اخترفیزیک. qui s’expliquerait par une collision originelle entre deux hyper-masses noires avec une rotation qui aurait été transmise aux amas de matières éjectées comme dans le cas d’une galaxie à la suite de la collision de deux masses noires.

Nos télescopes ne nous permettent pas de distinguer la partie de l’univers où la matière de notre univers s’assemblerait avec la matière d’une “بزرگ برخورد”. از آنجا که ما تنها مشاهده بخش نور مرئی از جهان. و ما می توانیم گرد و غبار از دیگران متمایز نیست “بزرگ برخورد” des autres hyper-masses noires qui traversent notre partie de l’univers et s’assemblent en chemin avec les amas, ستاره ها و توده سیاه و سفید از جهان ما. و ما نمی توانیم به اندازه کافی دور را ببینید, بنابراین شما می توانید کهکشان های دیگر که توسط دیگران ایجاد شد را ببینید “بزرگ برخورد” خارج از جهان ماست. از آنجا که ما حتی از محدودیت های جهان خود ما را نمی بینم. ما در واقع می دید, حداکثر جریان, که یک 1:10²³ از جهان ما, با آخرین ماهواره ای ارسال خارج از منظومه شمسی.

واقعیت: اشیاء توسط هابل مشاهده شد که به نظر می رسد مسن تر از جهان ما. همانطور که در مورد کهکشان بود یک زنگ 1835 IR1916. یا یک کهکشان تشکیل تنها یک میلیارد سال پس “سقوط بزرگ”, HUDF-JD2, چه غیر ممکن به نظر می رسد, در زمان بسیار کمی. به علاوه, این امر می تواند بیش از حد عظیم به در چنین زمان کوتاه پس از تشکیل “سقوط بزرگ”. بنابراین می شود وجود کهکشان از مواد نیست “سقوط بزرگ” de notre univers ou bien qui orbitaient déjà autour d’une des deux hyper-masses noires qui ont fait coalescence ensemble. هر دو از این مشاهدات باقی می ماند به تایید شود.


نیروی جاذبه MARINEAUIUM

اگر اتم marineauum است 100 000 بار از موادی معمولی متراکم تر; جاذبه خود را نیز 100 000 برابر بزرگتر.

توده سیاه و سفید, jusqu’aux masses noires hypermassives participent donc, به جاذبه کلی از ماده. Et c’est leur éloignement graduel qui est responsable de l’accélération de l’expansion de l’univers. سیاه و سفید بیش از حد جرم به حدود 70 % جاذبه کلی و ماده و توده سیاه و سفید 30% جهان ما.


زمینه پخش کیهان شناختی

بحث و جدل : پس زمینه منتشر کیهان شناختی به خودی خود اثبات می کند که جهان ما مسطح نیست, چون تابش منتشر و بدون افقی است, تنها می توان نتیجه گرفت که آن را در نتیجه برخورد بود. وگرنه, اگر جهان صاف بود, il serait issu d’une expansion plate d’une singularité qui aurait laissé une trace plate dans le rayonnement cosmologique.

که, البته, که تابش از جهان ما می آید. Si le rayonnement du fond diffus cosmologique provient des autres univers qui nous environnent, این داده ها به هیچ وجه ما را در مورد جهان ما آگاه نمی کند.

واقعیت: پس از اصلاح تحریف راه شیری و ستاره ها, هیچ خطی در زمینه منتشر کیهان شناختی وجود ندارد. تصویر زیر را ببینید.

Fond diffus cosmologique
Image 7 – Fond diffus cosmologique46منبع : فرانسوی : ویکیپدیا; انگلیسی: ویکیپدیا.

سفید

یکی دیگر از استدلال. S’il y avait eu explosion à partir d’un point, جهان به طور یکنواخت منتشر خواهد بود.

واقعیت: هنگامی که در واقعیت, یک نقشه از منطقه نشان می دهد خوشه, Laniakea47منبع: فرانسوی : علم و آینده; انگلیسی : مجله اخترفیزیک. 3D نمایندگی در دسترس اینجا, و خالی.


HYPERION

حقیقت دیگر: La découverte de l’amas de galaxie d’Hyperion, le 17 اکتبر 2018 آخر, تواند راه را برای یک سری از اکتشافات تایید وجود خوشه منجر, به طور فزاینده متعدد و گسترده, مرکز جهان ما. در مرکز جهان ما بیش از حد توده سیاه و سفید؛ این می تواند ما را به کشف و ترانزیت منجر.


نتیجه: درباره شکل جهان ما

باید به یاد داشت که اشکال ناب, در طبیعت وجود نداشته باشد. Ce sont des formes anthropocentriques issues de la recherche de formes parfaites d’origine théocentriste. L’univers ne peut donc pas être ni parfaitement plat, و نه شکل کروی خالص. شکل کهکشانی بیضوی بنابراین یک شکل غیر خالص بسیار محتمل تر است.


هندسه جهان

جهان ما انحنای فضا با هندسه مثبت یا منفی ندارد.
این واقعیت که ماده نور را جذب می کند هیچ تاثیری در تحریف جهان ندارد. فقط ادراک ما مخدوش است; نه خود جهان.

فقط ادراک ما از جهان خمیده است; نه خود جهان. Sa géométrie physique réel reste Omega = 1. Seul certains rayons lumineux pourraient rester pris en orbite autour de certaines masses en ayant un Omega > 1.

جهان ما در 3 اندازه; نه در یک, نه دو. انحنا ممکن است گاهی برای ما منفی به نظر برسد, parfois positive dans une dimension ou une des deux autres dépendamment du côté de l’interaction des masses avec la lumière. جهان تنها در خلاء مسطح ظاهر خواهد شد. به محض اينکه ماده وجود داشته باشه ديد ما توسط اون مخدوش ميشه. شکل مسطح جهان است, یک بار دیگر, یک شکل ایده آل بصری, آنتروپو- و تئوری, اما غیر ممکن است برای دیدن بدون تعمیر.


L’ANALYSE PANTHÉON+

Décalage vers le rouge d'une zone de l'univers
Healpix (NSIDE = 16) Cartes du ciel résiduel de Hubble (la barre de couleur représente les magnitudes résiduelles) avec lissage du noyau 2D-Gaussien à 20° et résidus de Hubble pour deux ouvertures sélectionnées. از > 0,01 est appliqué. Les points montrent les emplacements du SNe dans l’échantillon Panthéon+, avec des points blancs montrant le SNe proche ( از < 0,15) et des points noirs montrant le SNe distant ( از > 0,15).
En haut à gauche : diagramme de Hubble correspondant à l’analyse de référence utilisant à la fois z fond diffus cosmologique corrections dipolaires et corrections de vitesse particulière 2M++. Les régions encerclées désignent les régions à 20 ° centrées sur les directions du dipôle négatif fond diffus cosmologique (rouge) et du point froid fond diffus cosmologique (bleu). Le petit cercle en haut à droite (و “*” en bas à gauche) de chaque panneau représente la direction (et la direction opposée) du mouvement provoquant le dipôle du fond diffus cosmologique.
En haut à droite : comme en haut à gauche, mais en utilisant à la place les corrections de vitesse particulière 2MRS. Milieu gauche) comme en haut à gauche, mais à la place sans appliquer de corrections de vitesse particulière.
En bas à droite : comme en haut à gauche, mais à la place n’appliquant ni les corrections de vitesse particulière ni la correction du dipôle du fond diffus cosmologique.
منبع : مجله اخترفیزیک

Une nouvelle étude publiée, dans مجله اخترفیزیک en octobre 2022, compilant de multiples observations, vient ajouter un argument de plus à l’hypothèse d’un univers créé à partir de son centre. L’analyse Panthéon+ révèle un décalage vers le rouge accentué dans une région de l’univers; et vers le bleu dans une région opposée.

بحث و جدل : Si l’univers c’est créé à partir d’un centre, et qu’il a la forme d’une galaxie, à la suite d’une collision entre deux hyper-masses noires, ses deux branches doivent se diriger en directions inverses du centre. Et dépendamment de notre position dans cet univers, donc dans l’une de ses branches, nous devrions voir un déphasage vers le rouge de l’extrémité de l’univers qui s’éloigne du centre de l’univers et de nous. Ainsi qu’une zone opposée au centre de l’univers.

La résultante nous donne donc un univers qui n’est pas uniforme; comme ce serais le cas dans l’hypothèse d’une expansion de l’univers comme dans unpain aux raisins”.

واقعیت : “Enfin, nous constatons que les incertitudes systématiques dans l’utilisation de SNe Ia le long de l’échelle de distance représentent moins d’un tiers de l’incertitude totale dans la mesure deH0 et ne peuvent pas expliquer latension de Hubbleactuelle entre les mesures locales et les premières prédictions de l’univers à partir du modèle cosmologique.48منبع: انگلیسی : مجله اخترفیزیک. Cette étude pourrait donc permettre de planter le clou dans le cercueil du mythe cosmologique actuel.

Enfin, notre hypothèse suppose que l’un des bras s’éloignant du centre de l’univers, est diamétralement opposé en latitude et en longitude, dans l’espace, au centre de l’univers; et c’est exactement ce que ces graphiques exposent. On peut même entrevoir ce qui pourrait être des bras de l’hyper-galaxie; ainsi que le bras opposé au centre de l’univers en haut à droite qui se trouverait derrière le centre de l’univers. Tandis que le bras, qui relierait notre portion vers le centre de l’univers, doit être caché par la voie lactée.


UNIVERS PLAT

Contours de confiance à 68 % و 95 % pour un w de matière noire froide plate pour les paramètres cosmologiques ? M , H 0 et w . Les contours de l’ensemble de données combiné Pantheon+ (rouge), Pantheon+ et SH0ES (bleu sarcelle), Planck Collaboration et al. ( 2020 ) Les contraintes TTTEEE-lowE (gris) sont affichées. La combinaison de Planck et Panthéon+ (bleu) est également représentée, ce qui est cohérent avec une constante cosmologique. Les contraintes de Planck sont bornées par 0,2 < ? M < 0,4 pour la vitesse de calcul. Les histogrammes représentent des probabilités relatives marginalisées entre les sondes. منبع : مجله اخترفیزیک.

L’étude du مجله اخترفیزیک révèle aussi que l’univers serait plat avec une constante cosmologique w= -1. Ce qui correspondrait aussi à l’hypothèse d’un univers avec une forme de galaxie.

Contraintes pour flat W0Wa de la matière noire froide de l’ensemble de données Pantheon+ en combinaison avec SH0ES, Planck TTTEEE-lowE. منبع : مجله اخترفیزیک.

بخش 3 – MYTHES COSMOLOGIQUES

Tentons ici de démystifier quelques grands mythes cosmologiques.


انفجار بزرگ

چیزی است که نشان می دهد یک بحران بالقوه بزرگ وجود دارد; sinon par un réassemblage de matières; اما نه لزوما در جهت “سقوط بزرگ” اصلی; اما مواد از تمام جهان پراکنده. سپس در نهایت, از برخورد جدید بین دو توده سیاه و سفید بیش از حد.

در صورتی که یک بحران بزرگ وجود دارد, در همان محل از چه رو “سقوط بزرگ”. این به معنی این است که آن را به یک بیش از حد توده سیاه و سفید باقی می ماند, مرکز جهان ما. و آن را افراد مرکزی جهان ما را; که می توانست اخراج شده, از حوضه آبریز گرانش خود را, در پایان گسترش آن.

بحث و جدل : L برون معادله فریدمن تایید اینکه آیا برون گسترش برون جهان داره شتاب, کاهش سرعت و یا ثابت.

  • در صورتی که برای decelerating توسعه وجود دارد, بنابراین باید یک توده سیاه و سفید بیش از حد است که جهان ما را جذب; به, de mettre fin à son expansion à la suite d’une explosion de l’univers. برای در نهایت, inverser le mouvement des amas à proximité de l’hyper-masse noire; سپس آنها را به یک بحران بزرگ در قرعه کشی. اگر چنین است ،, nous serions situés dans la portion des amas à proximité de l’hyper-masse noire; به جای دورترین قسمت بازدید کنندگان برون فرار از جاذبه.
  • اگر گسترش مداوم است, cela signifierait que l’hyper-masse noire a été entièrement pulvérisée dans une explosion hyper-nucléaire. بیشتر, این تراسهای فرضیه, یک فرضیه غیر ممکن است اگر همه از مواد اخراج ادامه جاذبه هستند. چه خواهد بود همان سناریو به عنوان فرضیه زیر.
  • و اگر شتاب گسترش, به این معنی که ما در قویترین بخشی از جهان ما, از نقطه ضربه, qui s’arrache à l’attraction de l’hyper-masse noire. آنچه ما را نشان می دهد مشاهدات. بنابراین توسعه وجود خواهد داشت, به همین دلایل به عنوان کسانی که ذکر شد, در بخش اول این متن, در مورد رشد نمایی از کهکشان.

انرژی تاریک

“به 1998, هر دو تیم برون اخترشناسان, le پروژه کیهان شناسی ابرنواختر و بالا-Z تیم جستجو ابرنواخترها به ترتیب توسط کارگردانی سال پرلموتر و برایان P. اشمیت, نتیجه غیر منتظره که انبساط جهان به نظر می رسد شتاب توان رسید.”49منبع: فرانسوی : ویکیپدیا; انگلیسی : ویکیپدیا. که در نتیجه معنی, بخش ما از جهان می کشد جاذبه یک بیش از حد توده سیاه و سفید; چه به اشتباه به نام “انرژی تاریک”, یا “انرژی تاریک” را معرف 68,3% جهان ما, در برابر 26,8% برای ماده تاریک و 4,9% به ماده50منبع: فرانسوی : ویکیپدیا; انگلیسی : ویکیپدیا.. این N برون بنابراین یک جهان ایستا نیست انیشتین عقیده, و یا کاهش سرعت به عنوان فریدمن معتقد. Mais ce qui est appelée énergie sombre peut contenir la masse totale de tout ce qui n’est pas considéré masse noire et matière. از جمله نه تنها سیاه و سفید بلکه بیش از حد توده, اختروش له, غیره. در این صورت، با چگالی کم از برون توضیح؛ انرژی تاریک اگر چند موقعیت است. در حالی که یک سیاه و سفید بیش از حد جرم, doit avoir une densité bien supérieure à celle d’une masse noire et une distance encore inconnue.

واقعا, انرژی سیاه و سفید خواهد بود تظاهر درک از بیش از حد توده سیاه و سفید در مرکز جهان ما. به عنوان توده سیاه و سفید پرجرم در مرکز کهکشانها قرار دارند.

نسبت 68,3, 26,8 و 4,9%, مواد سیاه و سفید و مواد, و همچنین سن جهان ما, باید به ما اجازه محاسبه جرم کل از 2 سیاه و سفید بیش از حد توده, در طول برخورد منشاء در جهان ما; و سرعت و نیروی ضربه, پس از محاسبه موقعیت آن, تراکم و فاصله.


جاذبه های گردشگری

واقعا, گرانش و انرژی تاریک چیزی جز تظاهرات از جاذبه های بدن. که قدرت آن متناسب با جرم و تراکم ماده است.

همه موضوع فضا, y compris de d’autres univers – هر چند با تقریبا بدون اثر, جذب مواد تمام وقت.


سرعت جاذبه بدن

La question de la vitesse de l’attraction des corps entre eux, dans l’espace, ne se pose même pas. بدن ها مدام خود را جذب می کنند, cette force s’exerce en permanence et ne peut pas être induite à partir d’un moment ou d’un point zéro. جاذبه دائمی بودن بین بدن ها, آن را افزایش خواهد داد و کاهش بسته به تراکم, فاصله و جرم بدن. Pour calculer la vitesse de la force d’attraction, اين نيرو بايد از بين بره. Ce qui ne peut pas être fait; puisque toute la matière des univers exerce une force d’attraction en permanence en fonction des masses et distances.


محل “بزرگ CRASH”

برای مکان اصلی سیاه و سفید بیش از حد جرم ما, اتفاق می افتد باید برای محاسبه د برون منشاء که در آن جهان و پس از آن ما تشخیص امواج (شبیه به توده سیاه و سفید پرجرم) است که می تواند صادر این محل برای تایید برون وجود.

از خط سیر توسعه, این باید آسان باشد برای پیدا کردن نقطه مبدا “سقوط بزرگ”, و در نتیجه, de l’hyper-masse noire originelle.

اما بسته به فاصله آن, این نقطه می تواند کوچک باشد; و در تمام امواج از جهان های دیگر از دست داده; و به خصوص توده سیاه و سفید از جهان ما.


افسانه برون منشاء BIG BANG

اگر منشا انفجار بزرگ از یک برخورد میان دو توده سیاه و سفید بیش از حد. نیازی به گفتن نیست ، اسطوره منشا انفجار بزرگ می آید از یک توده کوچکتر از یک اتم, دور از فرضیات تایید شده و قابل اثبات است.

از آنجا که بخشی از برون جهان قابل مشاهده بینهایت کوچک است. این امر می تواند نامناسب به منظور جلب هر نتیجه گیری شتابزده در اندازه اصلی جرم داشتن انجام انفجار بزرگ.

این جرم اصلی, کوچکتر از یک اتم, در واقع نقطه برخورد دو سیاه و سفید بیش از حد توده ها باشد.


قدرت فانتوم

À mesure que les amas s’éloignent du centre de l’hyper-masse noire, à la suite de “سقوط بزرگ”, جذب خوشه در هسته سیاه و سفید در حال کاهش است. هسته سیاه و سفید است بنابراین خروج خود را. این توضیح می دهد که افزایش تراکم هسته ای که جهان ما به دور از مرکز آن خارج میشود.

بحث و جدل: یک خنک کننده از برون وجود دارد؛ جهان به عنوان جهان ما طول می کشد برون گسترش.

À la suite de l’impact originel, هسته سیاه و سفید بر روی خود بسته است و سرد می شود.


مهگسست

La densification du noyau de l’hyper-masse noire et le fait qu’en s’éloignant l’univers prennent de l’expansion, آمده باطل نظریه ی بیگ تبدیل.

از آن برای تعیین باقی میماند که آیا حذف خوشه نمی densify یا کهکشان, عشق, محتویات, مولکول, غیره. آنها به عنوان حرکت به دور از سیاه و سفید جدید بیش از حد جرم. OU bien, si cela n’avait aucun effet, که ما ممکن است فرض.

Mais comme les galaxies sont aussi des explosions à la suite d’une coalescence, یا برخورد, دشوار است برای اندازه گیری دو نیروی مخالف. نیروهای اخراج و جاذبه که تا حدودی لغو می شود, اما ممکن است این انفجار بیکار کهکشان هایی که مشاهده می کنیم را توضیح دهد.


پرتوهای کیهانی

وجود دیگر “بزرگ برخورد” در جهان خارجی به ما می تواند حضور پرتوهای کیهانی توضیح. “پر به طور عمده پروتون (88%), هسته هلیوم (9%), بقیه در حال ساخته شده تا الکترون, مختلف نوکلئون (هسته برون اتم) و همچنین مقدار دقیقه ضد نور (پادپروتون و پوزیترون). بخش خنثی خود را از ساخته شده تا گاما همچنین نوترینوها.”51منبع: فرانسوی: ویکیپدیا; انگلیسی: ویکیپدیا. این امر می تواند برای مقایسه جالب این اتهام که می تواند یک واکنش فوق العاده هسته ای بین دو سیاه و سفید بیش از حد توده.

بحث و جدل: ترکیب پرتوهای کیهانی به طرز عجیبی شبیه به هسته (88 به 90 % پروتون)52منبع : فرانسوی : ویکیپدیا. انگلیسی : Wikipedia.نه که برون که از ستاره, مانند خورشید, که عمدتا فوتون ها و نوترینوها منتشر می کنند.53یک راهنمای به نمودار هسته ای علوم WALL, فصل 10. و “ذرات پر انرژی ترین از فضای بین ستاره ای و بین کهکشانی. (…) به 2017, اولین تأیید از برون خاستگاه جغرافیایی از اشعه های پر انرژی توسط انتشار نتیجه داده 12 سال اقدامات انجام شده از 2004 به برون پیر اسکرو رصدخانه در Malargue در آرژانتین54منبع : فرانسوی : ویکیپدیا. انگلیسی : Wikipedia.

The Pierre Auger Collaboration« Observation of a large-scale anisotropy in the arrival directions of cosmic rays above 8 ×?1018 eV »Sciencevol. 357, no 6357,? 22 septembre 2017, p. 1266-1270(DOI 10.1126/science.aan4338).
: این تابش به وضوح برون است, کهکشان واقع در بخشی از فضا فراتر از بیرونی می رسد از راه شیری.”55منبع: فرانسوی: ویکیپدیا; انگلیسی : ویکیپدیا.


نمایی EXPANSION

1- L برون انبساط نمایی از برون جهان, خود را تایید شده باقی ماندهاست. این گسترش می توان اشعه قرمز جذب ناشی از افزایش سن از ستاره مشاهده و یا گسترش خود کهکشان مشتق شده.

2- آیا شعاع طول بین ما و کهکشان های دیگر, با توجه به نقطه مرکزی از مبدا “سقوط بزرگ” در حال رشد? OU bien, آیا فاصله بین ما و یک کهکشان زیر همان مسیر نسبت به “سقوط بزرگ” در حال رشد?

اگر گسترش جهان نمایی است, از آنجا که از دوري خود را از بیش از حد توده سیاه و سفید واقع در مرکز آن, ما باید یک انبساط نمایی از کهکشان بسته به اندازه توده سیاه و سفید پرجرم در مرکز خود را ببینید.

بحث و جدل: اگر گسترش تنها شتاب شد, این امر می تواند جذب مواد اطراف دور به مسئول شتاب. سرعت حرکت, کمتر کشیدن از مواد اطراف دور مستقیما از راه دور. اما اگر میزان گسترش نمایی باشد, بنابراین یک سیاه و سفید بیش از حد توده در مرکز جهان ما وجود دارد.

واقعیت: گسترش جهان هستی ما نمایی; است به احتمال زیاد یک بیش از حد توده سیاه و سفید در مرکز جهان ما وجود دارد.

انبساط جهان ما به دلیل کاهش مربع نیروی جاذبه تمام اجرام نمایی است (محتویات, توده های سیاه و بیش از حد سیاه و سفید جرم).


HYPER-GALAXY

نیز, جای ما از برون مشاهده به ما اجازه نمی دهد تا ببینید که جهان ما ممکن است خود بخشی از برون …بیش از حد کهکشان. شماره د “سقوط بزرگ” بین دو جرم بیش از حد سیاه و سفید!

مانند فضا, که در حال حاضر برای ما قابل رویت است, حتی نشان نمی دهد 1% جهان ما. مشاهدات بیشتر مورد نیاز خواهد بود, برای تعیین شکل آن و تایید منشاء آن.


صافی L برون UNIVERSE

برخورد دو سیاه و سفید بیش از حد توده توضیح پلت فرم از جهان قابل مشاهده ما; semblable à la forme plate des galaxies après la coalescence, یا برخورد, دو توده سیاهچاله سیاه و سفید. در این صورت، عدم انحنای جهان ما را توصیف.

تنها انحنای می شود یکی از شاخه. بیشتر, برای مشاهده آنها ، شما می توانید تمام چیزی را از راه دور بسیار طولانی ببینید; و به دنبال در مسیر درست.

چه تلسکوپ ما برای لحظه ای اجازه نمی دهد.


UNIVERSE و یا منحنی بیضوی?

برای تایید اینکه آیا جهان ما از یک انفجار بزرگ یا یک برخورد بین دو سیاه و سفید بیش از حد توده. ما باید ببینیم اگر جهان ما کروی است (از یک انفجار یا یک برخورد محور) یا بیضوی (اگر از برخورد تمرکز زدایی). بیشتر, در حال حاضر, این نوع رصد, در جهان ما نزدیک, امکان پذیر نیست. شاید در آینده, نه چندان دور, les satellites extrasolaires, voir extragalactiques, ممکن است اطلاعات ارائه.


نسبت توده سیاه و سفید

جهان ما است “جوان” دنیای دیگر, او را به یک نسبت کمتر از توده سیاه و سفید; یک زیر “بزرگ برخورد”. در حالی که جهان قدیمی, به طور عمده شامل توده های سیاه و سفید و یا سیاه و سفید بیش از حد توده.

فقط از جهان ما نظر, نه برای زمان حال, ما اعلام می.


پتی CRUNCH

La densification du noyau de l’hyper-masse noire, و که این کهکشان ها در حال گسترش, باطل نظریه ی بیگ تبدیل.

Comme les galaxies et les univers sont le résultat d’une coalescence, ou d’une explosion à la suite d’une collision, دشوار است برای اندازه گیری دو نیروی مخالف اخراج اصلی و جاذبه. اخراج و جذب نیروهایی که لغو, تاحدی, اما این انفجار را در حرکت آهسته توضیح می دهد, کهکشان ما در حال دیدن.

برای پیدا کردن منشا نیروهای درگیر, شما باید بدانید که اندازه توده های سیاه, تراکم (بنابراین درجه حرارت خود را)56فرمول انیشتین, انحنای ماده – انرژی, بنابراین غیر قابل درک است اگر تراکم را در نظر نگيرد; بنابراین دمای بدن برای تعیین انحنای جاذبه; است که در جاهای دیگر متقابل., سرعت خود را (انرژی), جهات اصلی خود, و فاصله آنها قبل از ضربه.

هنگامی که هر دو توده سیاه و سفید یکپارچه, جرم جدید دارای یک نیروی نیروهای جاذبه بیشتر از جاذبه های اصلی فرد. دو نیروی جاذبه جمع می شوند.

این نیروی جدید جاذبه, نسبت به اصل, ماده در مدار هسته باستان ممکن است به مرکز آن کشیده شده; اگر نیروی جدید جاذبه بیشتر از نیروی مرکزگرا از مواد اخراج در برخورد قبلی. در حالی که ماده, که هنوز نیروی مرکزگرا بزرگتر از جلو هسته جدید است, ادامه به حرکت به دور, اما با سرعت کمتر از که پیش از همجوشی هسته.

خُب یک بحران پتی, برای ماده ای که با نیروی مرکزگرا کمتر از نیروی جدید جذب هسته جدید یافت می شود. ماده در مرکز کهکشان ها, که بیرون کشیدن از جاذبه های توده سیاه و سفید سیاهچاله, به طور ناگهانی توسط توده جدید سیاه و سفید پرجرم که جذابیت است که با ادغام جدید افزایش یافته جذب. این باید همان, برای ماده در مدار در اطراف سیاه و سفید بیش از حد توده.


اتم از توده سیاه و سفید

بحث و جدل: Au début de la coalescence, یا برخورد, بین دو سیاه و سفید بیش از حد توده, انرژی است در نقطه افراطی آن; اخراج گرما, انرژی, نور, فوتون, ذرات مواد اولیه, غیره. با سرعت بالا. بنابراین ما تورم با حداکثر انرژی در لحظه اول برخورد داریم. به عنوان دو توده سیاه و سفید بیش از حد هم تنیده, نرخ نفوذ کاهش می یابد; اخراج انرژی به آرامی به مواد اخراج از تمام اندازه ها تبدیل می شود; اعم از کربن توده سیاه و سفید; و در سرعت سریع آن را کند می کند, به عنوان دو سیاه و سفید بیش از حد توده ادغام.

هنگامی که انعقاد تکمیل, بدون اخراج وجود دارد; et plus nécessairement d’évaporation. و در این زمان, toute la matière à proximité du noyau de matière noire est attirée vers celui-ci, در مورد یک توده سیاه و سفید و همچنین به عنوان یک توده سیاه و سفید بیش از حد. و ماده اي که قدرت کافي از سنتریفوژ داره, s’éloigne de la masse noire de façon exponentielle ou gravite plus ou moins longtemps autour de la masse noire, dépendamment de la distance de celle-ci.

واقعیت : تخمین زده می شود که تورم کیهان شناختی سریع در آغاز و پس از آن کندتر وجود داشته است. سپس, il y a accélération exponentielle de l’expansion de l’univers.57منبع : فرانسوی : ویکیپدیا; انگلیسی : ویکیپدیا.


ÉVAPORATION DES MASSES NOIRES

Ce que Hawking appelait de l’évaporation, doit plutôt être des atomes éjectés par la matière éjectée, en s’approchant de façon non perpendiculaire à la masse noire; tout en étant bombardée d’électron. Seule la matière traversant l’horizon de la masse noire de façon perpendiculaire, ou de grande taille (avec assez d’attraction mutuelle), est attirée directement vers le centre de la masse noire; non sans subir un bombardement d’électron, qui créera aussi une masse d’hydrogène se dirigeant de façon perpendiculaire, à l’opposé de la masse noire.


توده گرد و غبار BLACK

به عنوان اکثریت جهان خواهد بود, خیلی بیشتر, ساخته شده از توده های سیاه و سفید برخورد; جرم کل ستاره. این امر می تواند منصفانه است که بگوییم ما از توده سیاه و سفید از گرد و غبار ساخته شده; بیش از گرد و غبار… ستاره؛ د و ترانزیت58سر اشاره دوستانه به هوبرت ریوز, و کتاب خود را با عنوان “حالت تخیلی”..


پایان جهان و رنسانس INFINITE

ابدیت امکان پذیر نمی باشد, که تا زمانی که برخورد به گرم کردن جهان وجود دارد. روز همه سیاه و سفید بیش از حد توده ها را به یک توده با هم ادغام شدند, جهان برای همیشه سرد خواهد شد.

اگر, برخورد بین توده های سیاه و سفید, la majorité de la matière reste dans le noyau noir, در دراز مدت, در زمان بی نهایت طولانی, تمام مواد را در یک واحد سیاه و سفید بیش از حد توده پیدا شده است. وجود خواهد داشت بیش از برخورد, ستاره های بیشتری, بهترین زندگی ممکن است قبل از ابدیت مورد نیاز برای تبخیر همه سیاه و سفید, بنابراین پس از آن, فضای بین ستارهای آغاز می شود دائما هستند چرخه خلق جهان.

À condition qu’une masse noire n’ait pas besoin du bombardement d’électron provenant d’une masse extérieure pour s’évaporer. در آن رویداد, دیگر هیچ فعالیت در کل فضا وجود ندارد.

زود می آیم, ساعت نور و اتمی تحت تأثیر گرانش قرار می گیرند.


تشکر از شما برای نظر.

ایو Marineau, جامعه شناس

نوشته شده از 2 مریخ 2018 au 10 دسامبر 2022 از برون ایده جوانه زده در سال های گذشته.

فصلنامه علمی پژوهشی باروری مشروط به منبع بعدی : http://yvesmarineau.com/blog/2018/10/20/origine-des-galaxies-et-de-lunivers


Bibliographie cosmologique :

مستندات : یک جهان جدید, F. شانه ها, بولتن اس اف پی- مه 2004

Galaxies :

Textes français :

Vidéo français :


Textes anglais :

Vidéo anglais :


Univers :

Textes français

Vidéo français


Textes anglais

Vidéo anglais


Bibliographie épistémologique

  • Adorno, Theodor W., “Dialectique négative», Payot, Paris, 1978.
  • Aristote, ” Organon », Librairie philosophique J. Vrin, Paris, 1977.
  • Aron, Raymond, “Les étapes de la pensée sociologique », Gallimard, Paris, 1969.
  • Barthes, Roland, “Mythologie », Seuil, Points, Paris, 1957.
  • Baudrillard, Jean, “Le système des objets, la consommation des signes », Gallimard, Médiation, Paris, 1981.
  • Collectif, “Connaissance et société », Cahiers de recherche sociologique, مونترال, 1983.
  • Collectif, “Libre 1, سیاست – anthropologiephilosophie», Petite bibliothèque Payot, Paris, 1977.
  • Collectif, “Libre 2, سیاست – anthropologiephilosophie», Petite bibliothèque Payot, Paris, 1977.
  • Collectif, “Philocritique, revue de la jeune philosophie», UQUAM, مونترال, hiver 1981.
  • Collectif, “Philocritique 2», UQUAM, مونترال, 1981.
  • Collectif, “Philosophie critique-3, revue d’études multidisciplinaire », UQUAM, مونترال, hiver 1983.
  • Collectif, “Société, Raison et technique 2», Groupe autonome d’édition, مونترال, été 1989.
  • Collectif, “Société, Raison et tradition », Groupe autonome d’édition, مونترال, hiver 1988.
  • De Coulanges, Fustel, “La cité antique », Hachette, Paris, 1945.
  • Coulon, Alain, ” L’ethnométhodologie », P.U.F., Paris, 1993.
  • Descartes, “Discours de la méthode », Bordés, Paris, 1983.
  • Dufrenne, Mikel, ” La personnalité de base », P.U.F., Paris, 1972.
  • Durkheim, Émile, ” L’éducation morale », P.U.F, Paris, 1963.
  • Durkheim, Emile, “Éducation et sociologie », P.U.F., Paris, 1985.
  • Durkheim, Émile, “L’évolution pédagogique en France », Presse universitaire de France, Paris, 1969.
  • Elias, Norbert, ” La dynamique de l’occident », Calmann-Levy, Paris, 1976.
  • Eliade, Mircea, ” Le sacré et le profane », Gallimard, Paris, 1965.
  • Enzensberger, Hans Magnus, “Culture ou mise en condition», 10/18, Paris, 1973.
  • Foucault, Michel, ” Les mots et les choses », Gallimard, Paris, 1979.
  • Foucault, Michel, “L’ordre du discours », Gallimard, Paris, 1979.
  • Freitag, Michel, “Dialectique et société»(2 حجم), Albert Saint-Martin, مونترال, 1985.
  • Friedman, Georges, “7 études sur l’homme et la technique», le pourquoi et le pour quoi de notre civilisation technicienne», Médiation, Paris, 1966.
  • Habermas, Jürgen, “Connaissance et intérêt», Gallimard, Paris, 1979.
  • Hegel, Georg Wilhelm Friedrich, “Logique»(2 حجم ), Impression annalistique culture et civilisation, Bruxelles, 1969.
  • Hégel, Georg Wilhelm Friedrich, “Phénoménologie de l’esprit»,
  • Heidegger, Martin, “Chemins qui ne mènent nulle part», Gallimard, Paris, 1986.
  • Heidegger, Martin, “Essais et conférences », Gallimard, Paris, 1986.
  • Heidegger, Martin, “Être et le temps», Gallimard, Paris, 1986.
  • Kant, Emmanuel, “Critique de la raison pure», P.U.F., Paris,1986.
  • Kojève, Alexandre, “Introduction à la lecture de Hegel », Gallimard, Paris.
  • Lorenz, Konrad, “Le comportement animal et humain », Points, Paris, 1974.
  • Malinowski, “Une théorie scientifique de la culture », Points, Paris, 1968.
  • Marcuse, Herbert, “L’homme unidimensionne, Minuit, Paris, 1968.
  • Mauss, Marcel, ” Sociologie et anthropologie », P.U.F, Paris, 1983.
  • Mehta, J. L., “The philosophy of Martin Heidegger», Harper Torchbooks, London, 1971.
  • Merleau-Ponty, Maurice, ” Les aventures de la dialectique », Gallimard, Paris, 1991.
  • Merleau-Ponty, Maurice, “L’œil et l’esprit», Gallimard, Paris, 1964.
  • Merleau-Ponty, Maurice, “Le visible et l’invisible », Gallimard, Paris, 1964.
  • Merleau-Ponty, “Phénoménologie de la perception», Gallimard, Paris, 1945.
  • Mills, C. Wright, “L’imagination sociologique», Maspero, Paris, 1977.
  • Morin, Edgar, “Le paradigme perdu : la nature humaine », Points, Édition du seuil, 1973.
  • Piaget, Jean, ” La construction du réel chez l’enfant », Delachaux et Niestle, Paris, 1977.
  • Piaget, Jean, “Les formes élémentaire de la dialectique », Gallimard, Paris, 1980.
  • Piaget, Jean, ” Mes idées », Médiations, Paris, 1977.
  • Piaget, “Problèmes de psychologie génétique», Médiation, 1972.
  • Piaget, Jean, “Psychologie et épistémologie, pour une théorie de la connaissance», Médiations, Paris, 1970.
  • Pigeard de Gurbert, Guillaume, “Si la philosophie m’était contée, de Platon à Gilles Deleuze», Librio, 2000.
  • Pinotte, Jean-Marc, “Les grands penseurs du monde occidental, l’éthique et la politique de Platon à nos jours», Fides, 1997.
  • Polanyi, Michael, ” Personal knowledge, towards a post-critical philosophy », University of Chicago Press, 1962.
  • Popper, Karl, “La société ouverte et ses ennemis»(2 tomes), Éditions du seuil, Paris, 1979.
  • Rivaud, Albert, “Histoire de la philosophie »(4 tomes), P.U.F., Paris, 1950-1962.
  • Robinet, André, “La philosophie française », P.U.F., Paris, 1966.
  • Ruyer, Raymond, “L’animal, l’homme, la fonction symbolique », Gallimard, Paris, 1964.
  • Touraine, Alain, “La société post-industrielle», Médiations, Paris, 1969.
  • Weber, Maxime, “Le savant et le politique », 10/18, Paris, 1959.

پاورقی :

Cliquez sur le chiffre de la note dans le texte pour voir la note59Cliquez


این مطلب در نوشته شده بود مقاله کوتاه. نشانه ثابت.

2 پاسخ به THÉORIE DES ORIGINES DES GALAXIES ET DE L’UNIVERS ; LE BIG BANG EST-IL UNE THÉORIE CRÉATIONISTE ?

  1. ژان لوک Ledent می گوید::

    سلام,
    در فصل اول , منشاء کهکشانها, من فیلم را درک نمی کنند !
    آنها نشان دهنده 2 توده سیاه و سفید نزدیک می شود و برخورد.
    اما مسیر خود را مستقیما نمی ! در این ویدئو به 2 توده سیاه و سفید مسیرهای موازی. همانطور که اگر آنها بی اطلاع بودند ! چرا ?
    وقتی که 2 فوق العاده بدن متراکم نزدیک یکی دیگر از جاذبه های بزرگ متقابل باعث می شود که 2 بدن می رویم بر روی یکدیگر. بنابراین در یک خط از طریق مرکز هر یک از بدن متراکم.
    شما چه فکر میکنید ?

    • ایو Marineau می گوید::

      سلام ژان لوک,

      دو نوع ممکن از برخورد وجود دارد.
      اگر دو توده در حال حرکت به طور مستقیم بر روی هر یک از دیگر, وجود خواهد داشت برخورد با تاثیر بالا. این سناریو بسیار نادر است. لازم است که دو توده در حال حرکت دقیقا یکی را بر دیگری. (تصویری 1)
      اگر دو توده تصویب نزدیک به یکدیگر, آنها را به یکدیگر جذب. اگر آنها بیش از حد دور, آنها تنها مدار خود را تغییر خواهد کرد, به دلیل جاذبه های متقابل, یا, تنها مدار خود کند اگر آنها با سرعت بالا عبور (تصویری 6).
      اگر آنها عبور به اندازه کافی نزدیک به یکدیگر, سرعت کم و یا سرعت کم, آنها همدیگر را با انعقاد جذب اگر نیروی جاذبه بیشتر از نیروی سرعت حرکت است. در آن رویداد, il y aura rotation comme on le voit dans la vidéo 3 و از برخورد ستاره های نوترونی (تصویری 5).
      آنها نمی خواهند نسبت به یکدیگر سر به طور مستقیم (مگر آن مسیر اولیه خود است); آنها را به عنوان یک منحنی جذب. کمی شبیه در مورد ماهواره ای ارسال به منظومه شمسی و که مسیر خم عبور نزدیک یک سیاره.
      سه عامل تعیین اینکه آیا وجود دارد یکی شدن یا نه, بنابراین فاصله, جرم و سرعت. اگر فاصله و / یا سرعت بیش از حد بزرگ, یا جرم بیش از حد کم, وجود خواهد داشت بدون انعقاد.
      عامل, تعیین خواهد کرد که از آن خواهد شد نیروی ضربه پس از انعقاد, بستگی به فاصله, جرم و سرعت رویکرد اولیه ناشی از جاذبه های این دو توده. در مورد ادغام دو توده, عبور از یک فاصله کوتاه از یکدیگر و در سرعت پایین, ممکن است تلفیقی از دو توده با نیروی تاثیر کمی وجود دارد.
      بیشتر, بدیهی است, توده بیشتر بزرگ, همانطور که در مورد توده سیاه و سفید, به علاوه نیروی جاذبه بزرگ خواهد بود و کهکشان بزرگتر در ایجاد یا… جهان بیشتر!

      تشکر از شما برای درخواست!

پاسخ به نوشته